به نوعی …

دسته : اجتماعی
شاعر : بیتا توکلی
گروه سنی : سال
قالب شعر : سپید

رنگ ها حرف دارند؛
سکوت پنهان شان پر از ازدحام نگفته ها است.
لب های پنهان،
حکم مسدود بودن صدایشان در هیاهوءِ شلوغی شان را صادر می کنند.
سکوت، مرگ است

شعر

به نوعی …
 قلم در دست من

پر از سکوت است.
 سکوت دست هایم،

سکوت چشم هایم،

سکوت لب هایم،

 سکوت دوست داشتن هایم

و سکوت آسمانم
 لب های خودکار آبی ام به سکوت مطلق بسته شده است.
 سیاهی سیاه،

شب دریای فریادهای آسمانی پنهان.
 قرمزی خون از دست رفته،

پر از درد خاموش شده؛
 سبز چشمانت،

پر از بی حرفی، بی انتظاری ست
 زرد پیراهنت،

پر از شیطنت های آشکار و پنهان
 گویا

رنگ ها حرف دارند؛

سکوت پنهان شان پر از ازدحام نگفته ها است.
 لب های پنهان،

حکم مسدود بودن صدایشان در هیاهوءِ شلوغی شان را صادر می کنند.
 سکوت، مرگ است
 و بی حرفی
 مرگ تر...
 زندگی سخت است و
 سخت تر از آن ، سکوت زندگی...
 و...
 و چیست این واژه ی غریبه و آشناءِ «سکوت»؟؟؟
بیتا توکلی، 14 ساله
 
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شماره سه چالوس