آدم کوچولوی گرسنه
این قصه در هجدهمین جشنوارهی بینالمللی قصهگویی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سال 1394اجرا شده است.
آدم کوچولوی گرسنه در خانه چیزی برای خوردن پیدا نمیکند. از خانه بیرون میرود و نانوا از او پول میخواهد. آدم کوچولو میگوید پولی ندارم. نانوا میگوید به تو نان میدهم به شرط آن که به من آرد بدهی. آدم کوچولو نزد آسیابان میرود تا آرد بگیرد او هم پول میخواهد و آدم کوچولو که پول ندارد قبول میکند به جای پول، گندم به آسیابان بدهد. به همین تربیب آدم کوچولو به سراغ کشاورز و گوسفند و زمین و چشمه میرود. و چشمه از آدم کوچولو میخواهد ابتدا زبالهها را پاکسازی کند و بالاخره به پسرک آب میدهد. او آب را برمیدارد و به زمین میدهد زمین سبزه میدهد و گوسفند میخورد و... آدم کوچولو همان مسیر را باز میگردد تا بالاخره آرد را به نانوا میدهد و نان میگیرد. این قصه متعلق به هجدهمین جشنوارهی بینالمللی قصهگویی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است.