یکی مثل خودم
این قصه رتبه اول هجدهمین جشنوارهی بینالمللی قصهگویی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را به دست آورده است.
در سرزمین قصههای ما خاله پیرزن تنها، حوصلهاش سررفته و دلش میخواهد دوست و همدمی پیدا کند.
او به خانه پیرزنهای تنهای قصهها کدو قلقله زن، مهمانهای ناخوانده، خاله سوسکه و... میرود و به آنها پیشنهاد دوستی میدهد، اما هر یک از پیرزنها کاری دارند و ناچارند پیشنهاد او را رد کنند.
خاله پیرزن مقداری کلوچه میپزد و راه میافتد به سمت قله تپه تا با خداوند درد دل کند. در طول راه حیواناتی را میبیند به هر یک مقداری کلوچه میدهد و حیوانات یکییکی همراه او میشوند، تا اینکه همه با هم به قله تپه میرسند و خاله پیرزن میبیند تنها نیست و دوستان بسیار خوبی دارد.
این قصه متعلق به هجدهمین جشنوارهی بینالمللی قصهگویی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است.