چهار صندوق شادی
گروه نمايش «بيبي» شهر به شهر و روستا به روستا ميگردند و براي مردم نمايش ميدهند. اين گروه شامل بيبي، سروناز، پهلوون رستم، مبارك و مرد صندوق كش كرولال است. گروه ميخواهند حكايتي نو را آغاز كنند كه جارچي جار ميزند كه سلطان، نمايش گروه بيبي را ممنوع كرده است. گروه ترسيده هر كس ميخواهد به دنبال كار ديگري برود. ولي بيبي به همراه مرد صندوقكش تصميم ميگيرد كه بماند و حكايتي جديد را باز گويد. بقيه گروه نيز وسوسه شده و ميمانند و نمايش را اجرا ميكنند. حكايت، حكايت مردي سياه است كه با كشتي از سرزمين دور ميآيد و باعث شادي مردم ميشود، آوازه سياه به سلطان ميرسد. سلطان كه دختري بيمار به نام اخمك دارد تصميم ميگيرد تا سياه را به قصر آورده و باعث خنده دخترش شود، سياه در اين كار موفق ميشود. وزير كه به او حسادت ميورزد به سطان ميگويد كه سياه قصد كشتن او را دارد. سربازها به دنبال سياه ميروند و سياه كه متوجه قضيه شده ميگريزد در راه به خيمهشببازي ميرسد و در خيمه او مخفي ميشود، بيبي كه قصه را تا بدينجا رسانده متوجه ميشود كه ماموران سلطان در راهند، گروه ترسيده و مرد صندوق كش كه تا بحال حرف نزده، زبان باز ميكند از گروه ميخواهد كه خيمهاي درست كنند و درون آن پنهان گردند. گروه اين كار را ميكند و بيبي به عنوان خيمهشبباز، نمايشي عروسكي مبارك، پهلوون و سروناز را اجرا ميكند، بعد از رفتن ماموران سلطاني، گروه خوشحال نفس راحتي ميكشند و راهي شهر و ديار ديگر ميشوند تا حكايت ديگري ساز كنند، چرا كه:
ما زنده به آنيم كه در صحنه بمانيم.
مشاور کارگردان : یدالله وفاداری
طراح و سازنده عروسک : بهناز مهدیخواه
طراح صحنه : آرش شریفزاده سازنده صحنه : علیرضا حسینپور
مدیر صحنه : صادق راویفر منشی صحنه : مینا حبیلی
طراح نور : حسن دادشکر
بازیدهندگان : مریم سرمدی، بهناز مهدیخواه، رضا آفتابی، ناصر آویژه، سعید چنگیزیان، صادق داوریفر
عروسکگردان و صدای عروسکها : بهناز مهدیخواه
آهنگساز : فرید نوایی شعر : ماندانا ملاعلی
طراح لباس : نیلوفر محلاتی دوخت لباس : اللهوردی عبداللهی
طراح چهره : علیرضا شاهمحمدی مجریان گریم : حمیدرضا مرادی، افسون عمرانی
تصویربرداری: واحد ویدئویی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
عکاس : واحد عکس کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
طراح پوستر و بروشور : پرویز محلاتی اجرا : علی خوشجام