مرگ ایرج (۳)
قسمت سی و دو
در شاهنامه،فریدون از نژاد جمشید معرفی شده است.او شهرنواز و ارنواز(دختران جمشید)را به همسری بر می گزیند و صاحب سه پسر به نام های«سلم» ،«تور» و «ایرج» می شود.فریدون به مدت پانصد سال پادشاهی می کند. او در طول پادشاهی خود هرگز به مردم بدی نکرد و در آن زمان گویی بدی از جهان زدوده شده بود و همه به آیین ایزدی روی آورده بودند.او جهان را بین پسرانش تقسیم کرد.ایران را به ایرج داد ولی سلم و تور به ایرج حسادت کرده و او را می کشند.سپس ایران به منوچهر،نوه جمشید،داده می شود.
در این داستان می شنویم:
بعد از کشته شدن ایرج،سلم و تور می دانستند که پدرشان از خون ایرج نمی گذرد و انتقام او را می گیرد.برای همین جاسوسان سلم و تور مدام خبر های ایران را برای آن ها می آوردند...
به سلم و به تور آمد اين آگهي/ که شد روشن آن تخت شاهنشهي
دل هر دو بيدادگر پر نهيب/ که اختر همي رفت سوي نشيب
نشستند هر دو به انديشگان/ شده تيره روز جفاپيشگان
...