عاقبت مرد گمراه

حکایت گلستان

دسته : حکایات

در روزگاران قديم مرد گمراهي بود كه پس از سالها آزار و اذيت ديگران؛با راهنمايي بزرگي،به جرگه ي درويشان پيوست و دست از گمراهي كشيد .اما مردم همچنان به او را به خاطر كارهاي زشت گذشته،سرزنش ميكردند.سرانجام مرد،از كنايه و سرزنش مردم به تنگ آمد و نزد بزرگي رفت از بي اعتمادي مردم به خودش شكايت كرد.مرد زاهد او را آرام كرد و گفت :تو بايد خوشحال باشي .اگرچه مردم گمان بدي در مورد تو دارند اما تو ذات نيكو داري .حال آنكه بسياري از مردم ذات خوبي ندارند و ديگران به آنان اعتماد دارند و گمان نيكو مي برند.

مشخصات فیلم و صوت
نویسنده : شیخ مصلح‌الدین سعدی
اجرا کننده : مریم شفیع زاده
تنظیم پاییزه طاهری