زیارت شاه عباس

دسته : قصه گویی
قصه گو : اکبر نوروزنژاد
گروه سنی : ۵ تا ٩ سال
موضوع قصه : مذهبی

شاه عباس قصد زیارت امام رضا علیه سلام می کند و با پای پیاده از اصفهان حرکت میکند وقتی به نزدیکی مشهد میرسد در حالی که خسته بود با خود میگوید آیا ممکن است کسی در مشهد زندگی کند و تا بحال به زیارت امام رضا نرفته باشد ،دستور میدهد اگر کسی را با این وصف پیدا کردند پیش او بیاورند تا گردنش را بزند ،پس از جستجو پیرمردی پالاندوز را پیدا میکنند .ماموران از او میخواهند تا پیش شاه عباس بیاید اما او نمی پذیرد ،خبر به شاه عباس میرسد شاه عباس خود پیش او می آید
شاه عباس از او می پرسد راست میگویند تا به حال زیارت امام رضا نرفتی جواب می دهد من کارم پالاندوزی هست و کاری بکار کسی ندارم، شاه عباس گفت منه شاه عباس با پای پیاده از اصفهان تا مشهد آمدم ولی تو ازاین نزدیک به زیارت نرفتی؟ من باید گردنت را بزنم.
پیرمرد گفت آیا راست میگوی به زیارت امام رضا آمدی؟! اگر راست میگویی یک سلام تو به امام رضا بده یک سلام هم من میدهم آنوقت ببینم امام رضا جواب سلام کدوم مون را میدهد. شاه عباس میگویید امام رضا که خیلی وقته از دنیا رفته پیرمرد گفت مگر تو نشنیدی شهدا هرگز نمی میرند وزنده اند .ولا تحسین الذین قتلها فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون.
شاه عباس متوجه شد که از این موضوع غفلت کرده است گفت اول من سلام میدم. او سلام می دهد اما جوابی نمی شنود نوبت پیرمرد می شود همه در کمال ناباوری می بینند که یک صدای از طرف ضریح مطهر آمد و گفت سلام بر تو ای دوست ما رفیق ما.

مشخصات فیلم و صوت
منبع قصه : برگرفته شده از مفاتیح الجنان
مدت قصه گویی : ٢٠-۱۵ دقیقه
فرمت فایل : صوتی و تصویری