« هرکسی کار خودش بار خودش آتیش به انبار خودش»
بازیکنها در یک حلقه دور هم قرار میگیرند و یا در دو ردیف روبروی همدیگر میایستند. (این بازی در مکانهای بسته مثل خانه میتواند به صورت دایرهای از بازیکنها که گرد سرگروه نشستهاند انجام بگیرد)
یک نفر که نقش سرگروه (اُستا- رهبر بازی ) را ایفا میکند به هرکدام از بازیکنها یک نقش میدهد (میتواند یک حرکت پانتومیمی باشد یا یک شغل)
و با اعلام رهبر گروه،هر کس کاری که به او سپرده شده را بازی میکند.و این قطعه را میخوانند:
« هركسي كار خودش
بارخودش
آتيشبه انبار خودش»
سرگروه،در حالی که دستهای مشت شده خود را دور هم میچرخاند شعر بالا را میخواند و یکدفعه بازی یکی از بازیکنها را انجام میدهد.مثلاً اگر يكي مسواک ميزد. و سرگروه كاراو را تقليد کند، آن بازیکن بايد حواسش جمع باشد و كار سرگروه را انجام دهد و اگربازیکن مورد نظر متوجه نشود كه اوستا كار او را انجام ميدهد، ميبازد و ازبازي حذف ميشود. بازي آنقدر ادامه پيدا ميکند كه تنها یک نفر از بازیکنها باقی بماند در دور بعد آن بازیکن نقش سرگروه را بازی میکند
شیوه دوم:
سرگروه کار هر کدام از بازیکنها را که انجام میدهد باید کمی آنرا تغییر دهد و بازیکن مورد نظر،اول آن که، باید حواسش جمع باشد که بفهمد سرگروه دارد بازی او را تقلید میکند و سعی کند حرکتش را عیناً شبیه سرگروه انجام دهد وبعد از آن که سرگروه مشتهایش را دور هم چرخاند و سراغ تقلید کار یکی دیگر ازبازیکنها رفت آن بازیکن باید همان حرکت را که قبلاً انجام میداد را تقلید کند.
شیوه سوم :
اگر این بازی را بر اساس مشاغل انجام میدهید سرگروه میتواند ازهر کدام از بازیکنها بخواهد یک شغل را اجرا کنند (یعنی آنکه به آنها فرم خاصی راندهد) مثلاً بگوید تو خیاط باش...تو آهنگر باش ...تو ماهیگیر باش و...
بازیکنها میتوانند آن شغل را آنطور که میخواهند انجام دهند وقتیسرگروه شغل یکی از بازیکنها را انجام میدهد باید حرکت بازیکن را به علاوه حرکتدیگری که مربوط به همان شغل است را انجام دهد و بازیکن بعد از آنکه متوجه شدسرگروه حرکت او را تقلید میکند باید حرکت سرگروه را عیناً تقلید کند
بقیه بازی شبیه شیوه اولاجرا میشود.
· نکته:سرگروه در فاصله گذاری بین تقلید حرکات بازیکنها دستهای مشت شدهاش را دور همچرخاند و شعر بالا را تکرار میکند.
· هر ازچند گاهی میتواند سر گروه بازی را متوقف و نقشها را تغییر دهد.