آزادى
بازىهاى چهارمحال و بختیارى عبارتند از:
آب نخور تو، آبجى گلبهار، آزادی، آهاى بره را دزدیدن، استاد را مگیر شاگرد را بگیر، استا مرا زد، الختر، الخترو، الک دولک، اللهداد، بابا شیطونی، بابا هیزمکش، بزن بزن، بکش بکش، بنفشه، پرستن، پشتکبازی، تالون خراب، تپچو، ترکهبازی، تقلا، توپى چوبی، تیراندازی، تیر و کمان، تیر و نشانه، جِجِه، جست و خیزک، جفت و خیزک، چالهچالهای، چرخم چلنگ، چقه، چنگ و چاله، چوببازی، چوب تل، چوب معده، چوپان داش، چوچلی، حلال و حرام، حمام حمام، حیدری، خاله رورو، خرسبازی، خرمنگل، خورجین، خونه خونهبازی، دُربازی، دُرنه آپاش، دست بده قلیان بکش، دست روى سر، دو گوبه، دو هدیه بیار، دیزبازی، سبزه میدون، سرسرکبازی، سواربازی، سوارکارى و تیراندازی، سو گردم، شالبازی، سه خط، شیر و پلنگ، عثمانکی، علىداد، قایم قایمکی، قرتبازی، قصدقصدک، قلاغ پر، قلعه قلعه، قلندر، قیچى – نخودچی، قیقاج، کفش و چوب، کله بَرد، کوچوکوچو، کوکو برک، کیه کیه درمىزنه؟، گرگم به هوا، گره برفی، گشتم گشتم، گل از ما، گندم گندم، لالبازی، مرده لاش، مىکنه آیقیه، ملاملائی، موش و گربه، میخ درنا، هفت سنگ، هل هله گرگ چمبری، یک پا یک پا، یوزپلنگ بازی، ….
آزادى (شهرکرد )
1- دو نفر استاد انتخاب مىشوند و یارگیرى مىکنند.
2- به روش شیر یا خط تعیین مىکنند که کدام دسته باید گرگ شود.
3- بازى با حمله ٔ دسته ٔ گرگها آغاز مىشود.
4- آن ها باید سعى کنند افراد دسته ٔ مقابل را بگیرند.
5- هرگاه یکى از افراد دسته اسیر شد، سایرین باید به کمک او بشتابند و او را آزاد کنند.
6- براى این کار کافى است یکى از افراد دسته ٔ برّهها، دست خود را به یکى از افراد دسته ٔ گرگها بزند. آن وقت شخص گرفتارشده آزاد مىشود.
7- لازم به یادآورى است که شخص گرفتار تنها در صورتى آزاد مىشود که فردى که دست خود را به گرگ مىزند بگوید: آزاد شده.
8- آزاد کردن اسیر کار دشوارى است زیرا حملهکننده خود نیز بهخطر مىافتد و ممکن است گرفتار شود.
9- بازى آنقدر ادامه پیدا مىکند تا افراد یک دسته همه اسیر شوند، آنوقت جاها عوض مىشود .