بازی آهو چره
-بازی «آهو چره» نیز تا حدود بیست سال پیش در منطقه شرق گیلان در شمار بازیها و نمایشهای مقدّمۀ نوروز انجام می شد. گروه «آهو چره» سه نفر بودند، بازیگر «آهو»، «شعر خوان» و «توبره کش».
- محور بازی «آهو» بود.
از بازیهای محلی رایج امروزی در شفت و فومن می توان به عروس بازیAros bazi ( یه قل دو قل ) ، گیشهGiša ( = عروس ) بازی ، ویزهViza ( = گردو ) بازی ، اَپَر Apar (= سنگ ) بازی و جِخَس بازیJekhas ( قایم باشک ) لپه بازی : lape bazy، پیگله بازی : pigale bazy، غش بازی : ghash bazy، گل مشته : gol bazy، عروس بازی( (arus bazy، بیج بیج ( bij bij)، بیزه ( bizeh)، سوک سوک ( suk suk)، اویزان(avizan)، لب گود ( lab goud)، خورش بازی ( khoresh bazy)، گد گد ( gad gad)، جفت تاک ( jot tak)، اشکل (eshkel)، ورف باز ی (vorf bazy)، اپار بازی (apar bazy)، دوبنا : (dobna)، تاب بندی (tab bandy) ، حساب بله(hesab baleh ) اشاره نمود .
1- با وسایل مختلف چیزی شبیه کلّۀ آهو یا بز درست می کردند، برایش شاخ می گذاشتند، گل و سبزه به شاخش می زدند، با مهرۀ شیشه ای برایش چشم می گذاشتند، زنگوله به آن می آویختند و آن را بر سر چوبی قرار می دادند.
2- بازیگر آهو، گونی یا کیسه ای پارچه ای روی سر خود می کشید، به طوری که تمام بدنش را می پوشانید و از داخل آن چوبی را که کلّۀ آهو بر سر آن قرار داشت به دست می گرفت، چنانکه به هیأت حیوانی در می آمد و با آن چوب می توانست سر خود را حرکت بدهد.
3- نفر دوم گروه شعرهایی می خواند و هنگام خواندن شعر، با چوبی که در دست داشت نمایش را هدایت می کرد.
4- نفر سوم «توبره کش» بود. هر سه با هم کوچه به کوچه به خانه های ده می رفتند، بازی «آهو چره» را اجرا می کردند، شعر می خواندند و از هر خانه چیزی می گرفتند.
شعر بازی:
آهو چره، آهو چره، ببین چقد خوب می چره، (آهو می چرد، آهو می چرد. ببین چقدر خوب می چرد.)
م آهو از باغ آمده، چریده و چاق آمده/ م آهو مرغانه خوره، صد تا به کمتر نخوره (آهوی من از باغ آمده، چریده و چاق آمده، آهوی من تخم مرغ می خورد، از صد تا کمتر نمی خورد.)
5- به این بخش شعر که می رسید، آهو غش می کرد و تا تخم مرغ یا چیز دیگری از صاحبخانه نمی گرفت، حالش به جا نمی آمد.
6- بعد از خواندن هر بند، همان قسمت اول (آهو چره، آهو چره، ببین چقدر خوب می چره) به صورت واگرد (ترجیع بند) تکرار می شد و سپس خواننده بند دیگری را شروع می کرد.
7- به این ترتیب به همۀ خانه های ده می رفتند و از هر خانه چیزهایی مثل برنج و تخم مرغ و شیرینی می گرفتند.
8- گروه «آهو چره» کارشان را از غروب آغاز می کردند و چند روستا و آبادی نزدیک را می گردیدند.