اتلمتل توتوله
1- يک نفر استاد مىشود و بقيه ٔ بازيکنان در يک رديف کنار هم مىنشينند و پاهاى خود را دراز مىکنند.
2- استاد ترانهاى مىخواند و با دست روى پاى بازيکنان مىزند، آخرين کلمه به پاى هرکس افتاد، آن بازيکن بايد پاى خود را جمع کند.
3- اين بازى اينقدر ادامه پيدا مىکند که تنها يک پا باقى بماند.
4-بازیکنی که پایش باقی مانده ،بازنده است.در نتیجه باید چشم بگذارد .
- استاد انگشت خود را بهشکل سيخ يا سهپايه برپشت او مىگذارد و با خواندن شعرى از او مىپرسد که آنچه بر پشت او است سيخ است يا سهپايه.
- اگر او درست جواب بدهد بلند مىشود وگرنه سئوال و جواب ادامه پيدا مىکند.
غير از ترانه ٔ متداول اتلمتل توتوله ترانه ٔ ديگرى نيز خوانده مىشود که به قرار زير است:
اتلمتل، طوطى متل، تو تيشه بردار موتبر، بريم به جنگ کانظر ... کانظر هى کرد هو کرد، گله شاه رم کرد . سى و سه تاش گم کرد ... به حق شاه مردان يک پاى خود برگردان .