نیما یوشیج (علی اسفندیاری)
تولد: ۱۲۷۶ خورشیدی؛ یوش مازندران؛ __ ۱۳۳۸، تهران)
پایهگذار و پدر شعر نو ایران است که در زمسنهی ادبیات کودکان با چند الگوی کوتاه، راه شعر کودک را نشان داد و خود از آن کناره گرفته و به شعر بزرگسالان پرداخت.
خواندن و نوشتن را در یوش نزد روحانی ده آموخت؛ در ۱۲ سالگی پدرش او را برای ادامه تحصیل به تهران فرستاد. در دبستان حیات جاوید و رشدیه و سپس در دبیرستان کاتولیک سنلویی درس خواند و زبان فرانسه را در همین مدرسه آموخت. سالها دبیر ادبیات فارسی و عربی بود. با انتشار دو کتاب نخست خوو به سرمایهی شخصی ۱۳۰۳ یکی از نویسندگان و شعرای مطرح معاصر شد. مدتی در کنار صادق هدایت و عبدالحسین نوشین در انتشار مجله موسیقی همکاری داشت. از آنجا که همواره طرفدار حق و حقانیت بود، بارها از سمتهای دولتی و شغل آموزگاری پاکسازی شد و پس از کودتای ۲۸ مرداد به زندان افتاد.
نیما با نوآوری در وزن، انعطافی را که وزن شعر فارسب برای شکلگیری شعر کودک به آن نیاز داشت، پدید آورد. با درهم شکستن مرز بین کلمات شاعرانه و غیر شاعرانه، زمینههای استفاده از کلمات و اصواتی را در شعر فارسی فراهم آورد که تا پیش از آن در شعر جدی ممنوع بود. وی از نخستین کسانی است که در ایران برای کودکلن آثار ویژه پدید آوردهاند.
شعرهای بهار (۱۳۰۸)، آواز قفس (۱۳۰۵) و داستانهای آهو و پرندهها (۱۳۲۴) و توکایی در قفس (۱۳۲۵) از آن جملهاند.
شعر بچهها بهار! با مطلع:
گلها وا شدند
برفها پا شدند
از رو سبزهها
از روی کوهسار...
نمونهای از اشعار کودکانه نیمایت که نشاندهندهی تاثیرپذیری دو سویه از ادبیات عامسانه و شعر فرنگی است که نیما با آن آشنا بود. داستانهای نیما برای کودکان و نوجوانان با سبکی نمادین به ساده کردن مفاهیم فلسفی و مسائل دشوار اجتماعی میپردازند.
همچنین برخی از حکایتها و داستانوارههای منظوم نیما را میتوان در شمار شعرهای خواندنی مناسب برای نوجوانان به حسابآورد؛ که از آن میان میتوان به منظومههای چشمه کوچک(۱۳۰۲)، روباه و خروس (۱۳۰۳)، داستان گل زودرس (۱۳۰۳) و داستان پسر و مادرش اشاره کرد.