کمالالدین علی محتشم کاشانی
پدر مرثیه سرایی ایران
کمالالدین علی محتشم کاشانی شاعر ایرانی عهد صفویه و معاصر با شاه طهماسب اول است. وی در سال ۹۰۵ هجری قمری در کاشان زاده شد و بیشتر دوران زندگی خود را در این شهر گذراند. نام پدرش خواجه میراحمد بود. کمالالدین در نوجوانی به مطالعهٔ علوم دینی و ادبی معمول زمان خود پرداخت. معروفترین اثر وی دوازده بند مرثیهای است که در شرح واقعهٔ کربلا سروده است. مرثیهٔ دیگری نیز در مرگ برادر جوان خود سروده که بسیار سوزناک است. مجموعهای از غزلیات عاشقانه با نام «جلالیه» نیز از وی باقی مانده است. وی در ربیع الاول سال ۹۹۶ هجری قمری (به روایتی ۱۰۰۰ هجری قمری) درکاشان درگذشت.
در جوانی فنون شاعری را از «صدقی استرآبادی» آموخت و به سرودن شعر در قالبهای گوناگونی چون قصیده، غزل و مثنوی پرداخت. کمال الدین همعصر پادشاه صفوی، شاه طهماسب، بود. وی به دربار این شاه راه یافت و مورد لطف او قرار گرفت. در ابتدا حتی در مدح شاهان نیز شعر سرود. شاه طهماسب، کمال الدین را به سرودن اشعار مذهبی و مصائب اهل بیت ترغیب کرد و پس از مدتی محتشم کاشانی به بزرگترین شاعر در سبک مرثیه و اشعار مذهبی تبدیل شد. او سبک جدیدی را در سرودن مرثیه به وجود آورد و شاگردانی همچون تقی الدین محمد حسینی، صرفی ساوجی، وحشتی جوشقانی و حسرتی کاشانی تربیت کرد.
زمانی که برادر کمال الدین فوت میکند، وی در غم فراق برادر نوحههای جانسوز میسراید. بعد از آن، مرثیهای سوزناک در مصیبت سالار شهیدان، امام حسین (ع) میسراید که هنوز هم پس از گذشته چند قرن، این شعر در عزاداریها خوانده میشود. شاعران بسیاری نیز از ابیات این شعر در اشعار خود استفاده کردهاند:
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین
بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است
این صبح تیره باز دمید از کجا کزو
کار جهان و خلق جهان جمله درهم است
گویا طلوع میکند از مغرب آفتاب
کاشوب در تمامی ذرات عالم است
گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست
این رستخیز عام که نامش محرم است
در بارگاه قدس که جای ملال نیست
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است
جن و ملک بر آدمیان نوحه میکنند
گویا عزای اشرف اولاد آدم است
خورشید آسمان و زمین، نور مشرقین
پروردهی کنار رسول خدا، حسین