عجب اشتباهی!

دسته : علوم
نویسنده : سرور پوریا
گروه سنی : ٧ تا ۱٨ سال به بالا
سال انتشار : ۱٣۶۶

بهار کم کم از راه می رسید و حیوانات در فکر تهیه لانه های تازه بودند. در این میان، کلاغی روی تنه یک درخت، همسایه سنجابی شد. آنها با هم دوست شدند و قرار گذاشتند توشه زمستان آینده را جمع آوری کرده و در لانه سنجاب قرار دهند. مدتی بعد کلاغ متوجه شد که دانه هایی که او جمع کرده بود نصف شده اند… .
کلاغها تصمیم خود را گرفتند و سنجاب را به جایی دوردست تبعید کردند. اما زمستان که فرا رسید، به اشتباه خود پی بردند، ولی دیگر خیلی دیر شده بود.

شرح کتاب

بخشی از اثر :

«برف باريد و باريد و باريد. همه جا سفيد شد، چند روزي بود كه كلاغ به هر جا سر ميزد از دانه خبري نبود. ناگهان ياد دانه‌ها افتاد. وقتي به لانه رسيد متعجب فرياد زد، بيايد ببينيد!! لانه پر از دانه شده بود. 
گنجشك ماجرا را براي لاك‌پشت تعريف كرد، لاك‌پشت توضيح داد، دانه‌هاي بدون پوست در تابستان خشك مي‌شوند و كم به نظر مي‌آيند و در زمستان كه رطوبت هوا بيشتر است، باد كرده و بزرگ مي‌شوند. حيوانات كه همه چيز را فهميده بودند فرياد زدند: چه اشتباهي.» 

مشخصات کتاب
ناشر : کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
زبان : فارسی
تیراژ : ۱۵۵٠٠٠ نسخه
قطع : خشتی
نوع چاپ : رنگی
تعداد صفحات : ٢۴
نوبت چاپ : اول
نوع جلد : نرم
شابک : ۹۶۴ – ۴۳۲ – ۱۶۸ – ۵
اندازه کتاب : ٢٢×٢٤
دیویی : دا
۵٩٠
ع ٧٩۱ پ
مدت زمان اثر :