بیگانه‌ای در مزرعه

نویسنده : خسرو شهریاری
گروه سنی : ۱٠ تا ۱٨ سال به بالا
سال انتشار : ۱٣٧۴

این کتاب مجموعه داستانهای زیبایی است که از سرزمین هند که با زبانی ساده و روان و به همراه تصاویری متناسب ارائه شده است.

شرح کتاب

“آرکان” و ” روکا” دو کشاورز بودند که هر یک مزرعه ای در همسایگی هم داشتند. این دو همسایه همیشه بر سر اینکه محصول کدامشان بهتر است، با هم بگومگو می کردند. راهی هم نبود تا ثابت کنند که محصول مزرعه کدامشان بهتر است. یک روز طاووس زرنگ زیبایی پیدا شد و روی پرچین خارداری که مزرعه های دو همسایه را جدا می ساخت، نشست و پس از پی بردن به اختلاف دو همسایه تصمیم گرفت از دشمنی آنها به نفع خود استفاده کند. اما آیا همه زرنگیها پایان خوشی دارند؟
این کتاب مجموعه داستانهای زیبایی است که از سرزمین هند که با زبانی ساده و روان و به همراه تصاویری متناسب ارائه شده است.

.

.

بدهی سنجاب

یکی بود، یکی نبود. زاغ و سنجابی در دامنه کوه هیمالیا زندگی می کردند.

یک سال زمستان برف سنگینی بارید و هوا خیلی سرد شد. زاغ که در آن سوز و سرما با آن برف سنگین نمی توانست خوردنی پیدا کند، پیش سنجاب رفت و از او مقداری فندق قرض گرفت. سنجاب هم که لانه اش با این سرما بسیار سرد شده بود برای گرم کردن لانه اش مقداری پر قرض کرد.

تابستان شد. زاغ فندقهایی را که گرفته بود تهیه کرد و برای سنجاب پس آورد. سنجاب با دیدن فندقها گفت:« من فندوقها را زمستان به تو دادم حالا که تابستان است و من به اندازه کافی فندق جمع کرده ام. آنها را برایم نگه دار و زمستان به من پسشان بده.»

زاغ از حرفهای سنجاب سر در نیاورد. چون می دانست در زمستان فندق پیدا نمی شود. حالا هم جا نداشت تا آنها را تا زمستان انبار کند. برای همین بود که نمی دانست چه باید بکند.

چند روز گذشت، سنجاب پرهای زاغ را جمع کرد و آنها را برای او برگرداند. زاغ گفت: « من هم پرها را زمستان به تو دادم، حالا که تابستان است و من به اندازه کافی پر دارم، آنها را برایم نگه دار و توی زمستان به من برگردان.»

سنجاب پرها را برگرداند و گوشه لانه اش انبار کرد.

آن سال تابستان انگار آتش می بارید. لانه سنجاب با آن همه پر مانند کوره می سوخت. سنجاب ناچار تمام پرها را بیرون ریخت و با خود فکر کرد وقتی زمستان بیاید آنها را دوباره جمع می کند و به زاغ برمی گرداند.

زمستان برف که بارید همه جا یخ زد. پرها هم زیر برف و یخ ماند.

سنجاب که می خواست پرها را بدهد و فندقهایش را پس بگیرد، هر چه کرد...


مشخصات کتاب
ناشر : کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
تصویرگر : پرویز حیدرزاده
زبان : فارسی
تیراژ : ٣٠٠٠٠ نسخه
نوع چاپ : رنگی
تعداد صفحات : ٣۶
نوبت چاپ : اول
نوع جلد : نرم
اندازه کتاب : ١٥×٢٢
دیویی : ٣٩٨
٢٠٩۵۴/
ب ٩۵۶ خ
مدت زمان اثر :