آفتاب شادی
وقتی شادی تنها بود و از ورق زدن کتابها و نقاشی کردن خسته می شد، جلو آینه می رفت و با خودش حرف می زد. آن وقت از پشت پنجره کبوترها را صدا می زد تا بیایند و با او بازی کنند، اما کبوترها شادی را نمی دیدند و به راه خود می رفتند. یک روز شادی به توصیه عروسکش به سراغ آفتاب رفت و با او شروع به بازی کرد. وقتی پس از مدتی آفتاب خواست به آسمان برگردد، شادی اجازه نداد و… .
مشخصات کتاب
ناشر
:
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
تصویرگر
:
بهراد امین سلماسی
زبان
:
فارسی
تیراژ
:
۵٠٠٠٠
نسخه
قطع
:
خشتی
نوع چاپ
:
رنگی
تعداد صفحات
:
٢٠
نوبت چاپ
:
اول
نوع جلد
:
نرم
شابک
:
۰ – ۱۱۷ – ۴۳۲ – ۹۶۴
اندازه کتاب
:
٢٢×٢٢
دیویی
:
دا
۱٣٠
آ ۱٧٧ ق
۱٣٠
آ ۱٧٧ ق