هنر مرثیهخوانی۱
در این مجموعه نویسنده، پژوهش حاصل دانش و یافتههای خود را بر پایهی روش علمی در دوازده دفتر گردآوری کرده و با آوانگاری بسیاری از نوحههای قدیمی و نگارش آهنگهای آنها به خط موسیقی، هر دفتر را به یک دستگاه موسیقی اختصاص داده است، تا هم بخشی از میراث فرهنگی محفوظ ماند و هم راه علاقمندان به این هنر هموارتر گردد.
از سدهی چهارم هجری و با حمایت آلبویه، یکی از آیینهای مذهبی ایران، یعنی مرثیهخوانی، در این سرزمین پا گرفت. تاریخ نشان میدهد که تا پیش از رواج خط موسیقی (نت) در ایران، اگر مرثیهخوانی مرسوم نبود، بیشتر آهنگهای موسیقی ایرانی از میان رفته و فراموش شده بود.
اشعار مرثیه و تعزیه که بر پایهی اوزان و الحان موسیقی ساخته شده بود بهترین وسیله برای حفظ موسیقی و آهنگهای ملی ایرانی بوده، و با توجه به رایج نبودن خطی برای ثبت گوشهها و آهنگها، نقش بسیار مهمی در نگهداری و انتقال آنها به نسلهای آینده ایفا کرده است. روشن است که در این میان «هنرمندان مرثیهخوان» تا چه پایه در حفظ موسیقی این سرزمین نقش داشتهاند، مرثیهخوانی هنری بود که دانستن موسیقی، تسلط بر ادبیات و شناخت شعر، احاطه بر تاریخ، آگاهی از رموز سخنوری، آشنایی با هنر تصویرسازی، شناخت اصول روانشناسی مخاطب و بسیاری نکتههای دیگر از ارکان آن به شمار میرفت؛ یعنی آنچه امروزه کمتر مورد توجه کسانی است که به این هنر میپردازند.
٢۵/
هـ ٨۴٣ الف