فصل پنجم: سکوت

رمان نوجوان امروز. Mohhamad reza bayrami. chapter five

دسته : ادبیات
نویسنده : محمدرضا بایرامی
گروه سنی : ۱٧ تا ۱٨ سال به بالا
سال انتشار : ۱٣٩٧

داستان این رمان در بحبوحه‌ روزهای انقلاب اسلامی ‌در ایران اتفاق می‌افتد. «فصل پنجم: سکوت» ماجرای پسر نوجوانی به نام مرتضی است که ناخواسته درگیر اتقاق‌های مهم سیاسی می‌شود. این اثر در واقع؛ اعتراف‌ها و واگویه‌های مرتضی-نقش اول- در یکی از زندان‌های سیاسی است.

بر این اساس داستان که در قالب «رئالیسم اجتماعی» نوشته شده، در تهران و در میان طبقه ضعیف رخ می‌دهد و نویسنده از زبانی طنزگونه در بیان برخی اتفاق‌های کتاب بهره برده است.

شرح کتاب

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «هر چه وول می‌خوردم خوابم نمی‌برد. پشه‌ها بغل گوشم وزوز می‌کردند. گاه‌گداری از طرف‌های پشت خط صدای پارس سگ می‌آمد. گربه‌ها هم که شب‌ها جن می‌شوند، همه جا رفت‌وآمد می‌کردند و گاهی از روی بام و یا حتی قرنیز دیوار حیاط، صدای آن‌ها را می‌شنیدم. تو گوشم صداها درهم و برهم شده بود. وسط پارس سگ، گربه‌ای پوف می‌کشید و پشه‌ای وزوز می‌کرد و مرد می‌زد زیر گریه‌ای که از شادی بود و نه غم.»

.

.

گفت: «به هر حال من دارم می‌روم.به گمانم بیش از حد خودت را به خنگی زده‌ای. اما آن‌قدر هالو نیستی که معنی حرف رییس را نفهمی. دیگه من کاریت ندارم. خود دانی! اگر چیزی به یادت نمی‌آید من اصرار نمی‌کنم. ننویس! ولی یادت باشد که این‌جا راه‌ها یک‌طرفه است. اگه دست رییس بیفتی، من دیگه نمی‌توانم برایت کاری بکنم.»


مشخصات کتاب
ناشر : کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
زبان : فارسی
تیراژ : ۵٠٠٠ نسخه
قطع : رقعی
نوع چاپ : مشکی
تعداد صفحات : ۱٧٢
نوبت چاپ : هفتم
نوع جلد : نرم
شابک : ۴- ۶۶۶- ٣٩۱- ٩۶۴- ٩٧٨
ویراستار : مینو کریم زاده
دیویی : ٣ فا ٨
۶٢/
ف ٣۱۱ ب

۱٣٩٠
ناظر هنری : هدی حدادی
مدت زمان اثر :