آلبوم دردسر

دسته : ادبیات
گروه سنی : ۱٣ تا ۱٨ سال به بالا
سال انتشار : ۱٣٩٣

داستان این کتاب در فضایی روستایی و محیط یک باغ قدیمی، روایت‌گر داستان پیرمردی به نام کربلایی است که منش‌های انسانی او و رفتار‌های مهربانانه‌اش با اهالی روستا زبانزد خاص و عام است و هر ماه حدود 40 تا 50 مرد روستایی پای سفره‌ی او می‌نشینند و دشمنی‌های قدیمی را جایگزین دوستی‌های امروزی می‌کنند.

شرح کتاب

کربلایی _ که البته نامش قادر است و تنها، دوست صمیمی‌اش (سیف‌الله) او را به این نام صدا می‌کند_ راز سر به مهری دارد که معلوم نیست چه کسانی از آن خبر دارند اما معصومه همسر کربلایی که سال‌هاست با مرگش غمی بزرگ را بر دل این مرد مهربان باقی گذاشته است در این اثر به عنوان عامل اصلی گذر پیرمرد از گذشته‌ای بد و سیاه به آینده‌ای پاک معرفی می‌شود.

در این میان کسی نمی‌داند که گذشته او چیست که او را به این روستای دورافتاده آورده است و در آلبوم قدیمی‌اش چه عکس‌هایی وجود دارد که او آن را در صندوقچه‌ای سر بسته در زیر زمین قدیمی باغ پنهان می‌کند.

انسی (دختر)، ناصر (داماد) و رسول و مصطفی دوقلو‌های نوجوان این زوج و موسی‌الرضا تنها پسر کربلایی، روایت‌گر بخش‌هایی از این داستان می‌شوند تا مشخص شود که چه کسی به زیر زمین خانه رفته و ساک پارچه‌ای حاوی آلبوم، سندها و نامه‌های کربلایی و معصومه خانم را ربوده است؟

رسول و مصطفی، نوجوانانی که بارها کنجکاوانه به دنبال کشف این راز سر به مهر بودند در این اثر نقش برجسته‌ای را بر عهده می‌گیرند و نوجوانان را با خود در مسیر کنجکاوی‌های خود همراه می‌کنند.

بخشی از این داستان نیز به رویاها و خیال‌پردازی‌های رسول و مصطفی می‌پردازد و در نهایت وهم‌آلود شدن فضای خیالات آن‌ها به داستان، جذابیت و دلهره‌ای قابل توجه بخشیده است.

در بخشی از رمان «آلبوم دردسر» از زبان مصطفی _که البته کمی جسورتر و شجاع‌تر از رسول به نظر می‌رسد_ آمده است: هر رازی بود، توی همان آلبوم قدیمی بود. صد بار بیشتر به رسول گفتم، بیا هر جور شده سر از کار بابا بزرگ در بیاوریم؛ ولی مگر به خرجش می‌رفت.

جراتش را نداشت نصف شبی بیاید برویم توی زیرزمین.بی‌خودی بهانه می‌آورد که باید حرمت راز بابابزرگ را نگه داریم. من که نمی‌فهمم. یعنی چی که راز بابابزرگ مال خودش است و اگر دلش بخواهد یک روز حتما آن را به ما خواهد گفت.

بخشی از اثر:

«ابوالفضل و رسول رفته بودند توی باغ و نمی دانم پای درخت ها و بالای آن‌ها؛ دنبال چی می‌گشتند. من که ندیدم سنگ پرت کرده باشند به شاخه‌ها که حالا دنبال میوه یا گنجشک افتاده از درخت بگردند. این همه راه را با بابابزرگ و ابوالفضل آمدن، حداقل این حسن را داشت که بفهمیم ابوالفضل آزارش به کسی نمی‌رسد. نه که تاحالا از او می‌ترسیدیم؛ ولی خیلی هم از او خوشمان نمی‌آمد. امروز فهمیدیم، علاوه بر این که بی‌آزار است، حرف‌های خنده دار هم می‌زند. یک کتاب ضرب‌المثل‌ها، کنایه و اصطلاحات که بدهیم بخواند، شاید بتوانیم یک گروه سه تفنگدار دُن کیشوتی درست کنیم. انصافاً...»

مشخصات کتاب
ناشر : کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
زبان : فارسی
تیراژ : ۵٠٠٠ نسخه
قطع : رقعی
نوع چاپ : مشکی
تعداد صفحات : ۱٢٢
نوبت چاپ : دوم
نوع جلد : نرم
شابک : ٣ ـ ٧۱٧ ـ ٣٩۱ ـ ٩۶۴ ـ ٩٧٨
اندازه کتاب : ٢۱ * ۱۴
دیویی : ٣ فا ٨
۶٢/
آ ٨٣٨ خ
مدت زمان اثر :