موش و قارچ سخنگو
Teodore and the talking mushroom
چهار دوست روی کندهی درختی زندگی میکردند. موش ،لاکپشت، قورباغه و مارمولک
همه آنها توانایی خاصی دارند که دربارهاش صحبت میکنند اما موش حیوان ترسویی است و فقط بلد است فرار کند . همه به او خندیدند.
موش قارچی را پیدا میکند که صدایی عجیبی مثل« گرومپ» دارد .
اولش موش فکر می کند که قارچ با او صحبت میکنداما بعد که فهمید قارچ نمیتواند صحبت کند فکری به خاطرش رسید و به همه گفت تنها قارچ سخنگوی جهان فقط با او حرف می زند .
نگاه همه به موش عوض شد حالا او را ستایش می کردند تا آن که یک روز او در سفری با دوستانش به درهای پر از قارچ آبی رسیدند که همه قارچها صدای «گرومپ» میدادند.
بخشی از اثر:
«موش دیگر از چیزی نمیترسید و مجبور نبود همیشه در حال فرار باشد. او حتی لازم نبود قدم از قدم بردارد و راه برود. حیوانات او را هر جایی که می خواست برود، میبردند. بر پشت لاک پشت تکیهگاهی از گلُ ساخته بودند تا موش وی آن بنشیند و ...»
۵٩٠
م و٩٨٨ل