بدجنس ها
The twits
خانم بدجنس چشم مصنوعیاش را در لیوان آب جوی آقای بدجنس میاندازد و آقای بدجنس هم به تلافی قورباغهای را توی رختخواب خانم بدجنس میگذارد. بعد به ماکارونی کرمو میرسیم که خانم بدجنس برای شوهرش تدارک دیده و بعد از این که آقای بدجنس غذایش را تمام کرد به او میگوید که توی غذایش پر از کرم بوده است و بعد هم عصایی که مدام بلند و بلندتر می شود و…
البته باید بقیه بلاهایی را که سر هم می آورند از توی کتاب بخوانید مثل این: خانم بدجنس کش میآید، خانم بدجنس به هوا میرود… بعد از این که با کارهایشان آشنا شدید میتوانید با خانه آنها که هیچ پنجره ای ندارد و باغشان که خانم بدجنس باغبانیاش را بر عهده دارد و پر از کنگر تیغدار و گزنه است تا جلوی بچههای شیطان و تخس را بگیرد، آشنا شوید. در طرف دیگر باغ قفس میمونها است و از دورهای مانده که آقای بدجنس به کار پرورش میمونها و سیرک مشغول بوده است.
در پشت جلد میخوانیم:
آقای بدجنس کلا بدجنس به دنیا آمده بود و در سن شصت سالگی حتی از روز اول هم بدجنستر بود. موهای صورت او مثل برس سیخ سیخی بود. برای همین هیچوقت گرسنه نمیشد! اگر گفتید چرا؟
اما خانم بدجنس اصلا زشت به دنیا نیامده بود. وقتی جوان بود، صورت زیبایی داشت. ولی سال به سال با بالا رفتن سن، صورتش زشت و زشتتر میشد!اگر گفتید چرا؟
آیا میمونها و پرندهها میتوانند با نقشهی ماهرانهای که میکشند، حال آقا و خانم بدجنس را جا بیاورند؟
بخشی از اثر:
این روزها دور و برمان یک عالمه آدمهای پشمالو میبینیم. وقتی صورت مردی پر مو باشد، اصلا نمیتوان گفت قیافهاش چه شکلی است.
شاید ترجیح میدهد شناخته نشود. بعد، مشکل شست و شو پیش میآید.
حتم دارم آدمهای پشمالو برای شستن ریش و سیبیلشان همانقدردردسر میکشند که من و شما برای شستن موهایمان.
حالا چیزی که میخواهم بدانم این است که این آدمهای پشمالو چندوقت یک بار موهای صورتشان را میشویند؟
مثل ما هفتهای یکبار، آخر هفته؟
آیاموهای صورتشان را با شامپو میشویند؟
آیا آنها را با سشوار خشک میکنند؟
آیابرای جلوگیری از ریزش موها، به ریشهی آن کرم تقویت کننده میمالند؟
آیا برای اصلاح موهای صورتشان به سلمانی میروند یا خودشان مقابل آیینهی حمام با قیچی آنهارا مرتب میکنند؟
من نمیدانم اما دفعهی بعد که یک مرد پشمالو دیدید (که به احتمال زیاد تا پایتان را بگذارید توی خیابان، خواهید دید) شاید با دقت بیشتری نگاهش کنید و بعضی از این سوالها را از خودتان بپرسید
۱٣٠
د٢۱٩ب
۱٣٨۴