عید امسال نه مثل هر سال
در این کتاب تلاش کرده تا آیین نوروز را با زبانی کودکانه به شیوهای ساده بیان کند. از این منظر داستان چند گربه را که سال تحویل هر سال به خانه مادربزرگ خود میرفتند روایت میکند، امسال اما مادربزرگ گربهها قرار است با دوستانش به مسافرت برود و برای همین زودتر از سال تحویل قرار است عیدی بچه گربهها را برایشان بیاورد...
بچهگربهها هر سال عيد راکنار سفرهي هفتسين مادربزرگ بودهاند و عيدي گرفتهاند، اما امسال باسالهاي ديگر کمي فرق دارد. قرار است امسال مادربزرگ پيش از سال نو، به ديدن نوههايش بيايد. بچهها ميخواهند برايش هفتسين بچينند، آنها دست به کار ميشوند تا سفره هفت سين را آماده کنند. همه وسايل هفت سين را ميخرند به جز سمنو چون به هر مغازهاي که ميروند ميبينند سمنو تمام شده است بله! دردسرها درست از همين جا آغاز ميشوند...
اين داستان،تلاش کودکان را براي ارائهي کاري بينقص با بيان طنزآميز نشان ميدهد. آنها همهي تلاششان را ميکنند که سفرهي هفتسين شان بيسمنو نباشد؛ چون سمنوبراي مادربزرگ بسيار مهم است. طنز داستان وقتي اوج ميگيرد که بچهها ميفهمند عيدي امسال مادربزرگ چيست؛ درحاليکه آنها هديههاي ديگري ميخواستند.
در پشت جلد این کتاب آمده است:
«چیدن سفره هفت سین برای چند تا بچه گربه که تا حالا از این کارها نکردهاند، شاید آنقدرها هم سخت نباشد، اما درست کردن سمنو حتما اسباب دردسرشان میشود. حالا اگر قرار باشد مادربزرگ که همیشه عیدیهای خوبی میدهد موقع سال تحویل به خانه آنها بیایید تازه ماجرا شروع میشود.!»
۶٢/