چتری با پروانه‌‌های سفید

دسته : علوم
سال انتشار : ۱٣٩۶

نویسنده در کتاب خود سه داستان پیوسته را بیان می‌کند که درباره فرارسیدن سال نو است. در این داستان شخصیت‌ها دچار مشکل می‌شوند اما روال داستان به نحوی است که در پایان همه مشکلات یکدیگر را حل می‌کنند.

شرح کتاب

دو ساعت مانده به تحويل سال، همه براي انجام کارهايشان شتاب‌دارند و بيقرارند. اردلان ميخواهد موهايش را کوتاه کند و آتوسا براي ديدن لباس جديدش، پشت در خياطي ايستاده است و مرتب زنگ ميزند. در شلوغي شهردر همهمهي جمعيت و ماشين و تُنگهاي ماهي قرمز گم‌شده است. دختر و پسر گلفروش هم ميخواهند شلوغيها را پس بزنند وبهموقع،سر سفرهي هفتسين برسند...

تلاش شخصيتها براي تجربهي لحظهي تحويل سال در کنارخانواده، آنها را بر آن ميدارد که به يکديگرکمک کنند و گرههاي داستان، دراین‌ارتباط‌ها گشوده ميشود. داستان وضعيت آدمهايي را توصيف ميکند که هم را نميشناسند، اما «تصادف»آنهارا در مسير یکدیگر قرار ميدهد و آنها ميکوشند لحظهي عيد را براي همدلپذيرکنند. آنها کمک ميکنند و کمک ميگيرند.


بخشی از اثر:

در زندگي هيچ گرهي نيست كه باز نشود. گاهي گره من به دست تو باز مي‌شود. گره تو به دست يكي‌ديگر. و گره يك نفر ديگر به دست من.
ولي خوب مي‌دانم در زندگي هيچ گرهي نيست كه باز نشود.

.

.

.

به عقربه‌های ساعت نگاه کن! دو ساعت دیگر سال نو می‌شود و آن دختر، اسمش چیست؟ مریم. بله، مریم هنوز پشت چراغ قرمز ایستاده و به آن طرف چهارراه نگاه می‌کند. برادرش علی را می‌بیند که به ماشین‌های پشت چراغ قرمز گل می‌فروشد. مریم نگاهی به گل‌های خودش می‌اندازد و دلش می‌گیرد. زمان می‌گذرد و او هنوز گل‌ها را نفروخته.

مریم می‌گوید «ساعت چند است؟»

راننده می‌گوید: «دو ساعت دیگر توپ می‌ترکد!»

.

.

در زندگی هیچ گرهی نیست که باز نشود.

گاهی گره من به دست تو باز می‌شود،

گره تو به دست یکی دیگر،

و گره یک نفر دیگر به دست من.

ولی خوب می‌دانم در زندگی هیچ گرهی نیست که باز نشود.

مشخصات کتاب
تصویرگر : غزاله بیگدلو
تیراژ : ٢٠٠٠ صفحه
قطع : رحلی
نوع چاپ : رنگی
تعداد صفحات : ٣٢
نوبت چاپ : اول
نوع جلد : سخت
شابک : ٩٧٨٩۶۴٣۱٨٩٩٣٨
ویراستار : مژگان کلهر
دیویی : ٨فا٣
ح۵٢۶چ
مدت زمان اثر :