ازدواج با خورشید
ازدواج با خورشيد، داستان موشي شجاع و قوي به نام دندانسوزني است که ميخواهد با قويترين موجود دنيا ازدواج کند. اول به سراغ خورشيد ميرود و از او تقاضاي ازدواج ميکند. خورشيد در جواب او ميگويد: «اگر من از همه قويتر بودم، ابر نميتوانست جلوي مرا بگيرد.» دندانسوزني، به سراغ ابر ميرود و از او خواستگاري مي کند. ابر هم به او مي گويد که باد از او قوي تر است و باد، کوه را که سد راهش است، قويتر مي داند. آقا موشه نمي داند چه کار کند ... همراه موش قصه ي ما شويد تا ببينيد بالاخره با چه کسي ازدواج مي کند.
بازنويسي افسانهها، سهم بسزايي در انتقال فرهنگ به کودکان دارد و بسيار ارزشمند است. نويسنده، با دستمايه قراردادن افسانهاي قديمي، کودک را در چالش «کي قويتر است؟» شريک ميکند و به طور غيرمستقيم، اين پيام را به کودک منتقل ميکند که هر موجود بايد از داشته هايش راضي باشد و هميشه بزرگ و دست يافتني بودن، دليل بر قدرت و عظمت نيست.
تصويرگر اين کتاب نيز با استفاده از رنگهاي شاد و زنده و بته جقههايي که در زمانهايي نه چندان دور در لباسهاي مردم ايران نقش مهمي داشتهاند، توانسته است هماهنگ با متن، خالق فضاي سنتي و زيبايي باشد که لذت خواندن را براي مخاطب خردسال دوچندان مي کند.
۹۷۸-۹۶۴-۳۱۸-۹۳۲-۷
۱٣٠
الف۶٨٣الف