آرزوهای کوچک

دسته : ادبیات

مارگارت ١١ ساله پدرش را در یک حادثه ی تصادف در یک بزرگراه از دست داده و به شدت از عبور از بزرگراه می ترسد. او با مادر و خواهر عقب مانده ی ذهنی و برادر کوچکترش زندگی می کند. مادرش برای گذران زندگی شب ها تا صبح کار می کند و در نتیجه روزها را می خوابد. مارگارت به ناچار از خواهر و برادرش نگهداری و محافظت می کند، اما ته دلش از این کار راضی نیست و دوست دارد او هم مانند دیگر همکلاسی هایش زمانی را برای خود داشته باشد و لباس های تازه بپوشد.

روزی خواهرش "هنی" یک عروسک کهنه و کثیف به شکل تک شاخ افسانه ای پیدا می کند و با اصرار آن را به خانه می آورد. او بر این باور است که تک شاخ آرزوهای آن ها را برآورده خواهد کرد.

شرح کتاب

آرزوهای کوچک، نوشته « کارن هس»، داستانی عاطفی است درباره ی خانواده ی فقیری که در یک کاروان زندگی می کنند.

مگی، نام شخصیت اصلی این داستان است و دیگر اعضای خانواده ی او مهم ترین شخصیت های فرعی اند، یعنی مادر مگی با خواهر و برادر کوچکش، هنی و موچ، پدر مگی فوت کرده و مادرش مجبور است در شیفت شب یک کارخانه کار کند. هنی، یک بچه ی کم توان ذهنی است و و موچ هم سابقه ی دزدی دارد.

ماجرای کتاب از روزی شروع می شود که مگی با خواهرش در راه رفتن به خانه هستند و ناگهان هنی، عروسکی را در مزرعه ی نیول پیدا می کند؛ عروسک یک اسب تک شاخ. هنی خیال می کند تک شاخ یک اسب جادویی است با قدرتی شگفت برای برآورده کردن سه آرزو. او به مگی اصرار می کند تا رضایت بدهند عروسک را به خانه ببرند و هر یک آرزویی بکنند. موج آرزو می کند کمی خوردنی گیرش بیاید. مگی هم آرزو می کند چند تا لباس شیک داشته باشد تا هم کلاسی هایش او را دوست داشته باشند و آرزوی هر دو برآورده می شود، می پرسید چه طور؟

مگی پاکت ناهارش را به موچ می دهد و بعد، وقتی وارد کاروان می شوند، موچ می گوید که خاله شان یک جعبه ی لباس با پُست فرستاده.

فردای آن روز، مگی با لباس های نو به مدرسه می رود، دوست های جدیدی پیدا می کند و آن ها هم مگی را به خانه شان دعوت می کنند. بعد از مدرسه، مگی به هنی می گوید که امروز خودش باید به خانه برود، به تنهایی، وقتی هنی به خانه می رسد و می بیند کسی آن جا نیست، خیلی می ترسد و آرزو می کند مگی برگردد. مگی هم که از رفتار بد وخلق بد دوست هایش خسته شده، به خانه برمی گردد. در خانه، خبری از هنی و موچ یا مادر نیست.

از این جا نویسنده با تمرکز بر تلاش های مگی برای پیدا کردن هنی و باخبر شدن از وضعیت موچ، صحنه های جذاب و موثری را خلق کرده است.

آرزوهای کوچک داستان زیبا و تاثیر گذاری است که بچه های سال های پایانی دبستان و دوره راهنمایی از خواندن آن لذت می برند. خانم هس به خوبی  توانسته سختی ها و دشواری های فقر را بیان کرده و هم دلی و همراهی اعضای یک خانواده را به تصویر بکشد. هم چنین، او درشخصیت پردازی مگی و هنی، بسیار موفق عمل کرده و به خصوص، هنی شخصیتی کم نظیر و به یاد ماندنی است.