اندوه بالابان

نویسنده : مهدی رجبی
گروه سنی : ۶ تا ۱٢ سال
سال انتشار : ۱٣٩۶

کتاب اندوه بالابان در قالب داستان به موضوع قاچاق پرندگان شکاری ارزشمند ایران مانند بالابان به کشورهای حاشیه‌ ی خلیج فارس می‌ پردازد.

شرح کتاب

مندو پسری نوجوان است که روی لنجی به نام شبوت برای ناخدا سمیر کار می‌کند. یکی از روزهایی که قرار است به سمت شارجه بروند، مسافری غریبه همراه با جعبه‌ای بزرگ و مرموز همسفر آن‌ها می‌شود. در طول سفر مندو متوجه می‌شود در داخل جعبه تعدادی پرنده زندانی هستند. مندو دلش می‌خواهد پرنده‌ها را نجات بدهد و از همکاری کردن ناخدا و همکاران دیگرش با مرد غریبه متعجب و خشمگین است. اما در آخر متوجه می‌شود ناخدا ماموران گشت دریایی را خبر کرده است تا مرد قاچاقچی را بگیرند و پرندگان را نجات دهند.



گزیده ای از کتاب

از وقتی این غریبه پاشو گذاشته بود روی لنج، ناخدا ساکت و مرموز شده بود. مندو پرسید: «ناخدا راست میگه؟ خو یعنی، مار توشه جدی؟» ناخدا داد زد: «لابد هست! صدبار نگفتُمت تو اثاث مردم سرک نکش؟» مندو سرش رو انداخت پایین. برسام زد روی شکم مندو و گفت: «شارجه که رسیدیم انعام تپل میدم بهت.» مندو با اخم دستش رو پس زد. ناخدا زل زد به دریا و گفت: «شبوت آدم‌های خسیسِ وسط تنگه رو می‌اندازه تو دریا! شنا بلدی؟»

برسام خنده‌ای زورکی کرد و بعد چند تا اسکناس گذاشت روی سینی چای و پرسید: «شبوت یعنی چی ناخدا؟ اسم بندریه؟» مندو ذوق زده پول را برداشت. ناخدا با اخم همیشگی‌اش گفت: «شبوت یعنی شبوت.»

مشخصات کتاب
تصویرگر : بهزاد شفق
زبان : فارسی
قطع : رقعی
تعداد صفحات : ٣٢
نوبت چاپ : اول
نوع جلد : نرم
شابک :
شابک: ‏‫‬‭٩٧٨-٩۶۴-٣٨٩-٨۵٧-۱
ویراستار : مانلی شیرگیری
دیویی : ٨٣‮فا‬
‏‫‭ر٣٧٢‮الف‬