من و داداش رباتم
سامی خواهری به نام مدی دارد مدی یک نوع بیماری سیستم ایمنی دارد و نمیتواند در برابر عفونت مقاومت کند. او مجبور است هر چهار هفته یکبار واکسن تزریق کد و نمیتواند مثل بچههای عادی به مدرسه برود.
مادر سامی و مدی پروفسورعلوم کامپیوتر و مخترع است.او در دانشکدهی مهندسی تدریس میکند .
او رباتی میسازد و به همراه سامی به مدرسه میفرستد. ربات برای برقراری ارتباط مدی با محیط مدرسه فعالیت میکند و در بهبود وضعیت مدی بسیار موثر است
بخشی از کتاب :
توجه: این یه داستان واقعیه! خیییلی واقعی! اونم از زندگی رباتها!
فکر کن مامانت یه پروفسورِ خلاق باشه که هِی ربات میسازه! معلومه دیگه... خونهتون پُرررر میشه از رباتهای عجیب و غریب! ربات صبحانهساز، ربات خونهتمیزکن، ربات فوتبالیستِ چمنزن، ربات گیتار زن...! وااای زندگی با این همه ربات حتمن خیلی خیلی خیلی باحاله، نه..!؟
اما مثل اینکه خیلی هم باحال نیست، ینی "سامی" میگه که اصلنِ اصلنِ اصلن هم باحال نیست! مخصوصن اینکه مامانش به تازگی بدجوری سورپرایزش کرده! شوخی میکنی!؟! یه داداش ربات که باید باهاش بری مدرسه!؟!؟ مگه میشه یه ربات برادر آدم بشه؟ بدتر از این نمیشه...! توی مدرسه چه اتفاقایی قراره بیفته؟
شابک ۱٣ رقمی: ٩٧٨۶٠٠٨۱۱۱۴۵٠
۵۴/