راستی راستی موهای راپونزل اصلاح لازم داشت! داستان راپونزل از زبان پیرزن جادوگر
زن آقای همسایه باردار بود و هوس تربچه کرده بود. آقای همسایه از خانم جادوگر تربچه گرفت. جادوگر تنها شرط کرد در ازای تربچهها بچه را به او بدهند ...
شرح
کتاب
زن آقای همسایه باردار بود و هوس تربچه کرده بود. آقای همسایه از خانم جادوگر تربچه گرفت. جادوگر تنها شرط کرد در ازای تربچهها بچه را به او بدهند .
اسم بچه راپونزل گذاشتند. او موهای بلندی داشت که به چندین متر میرسید . راپونزل در اتاقکی محبوس بود تا اینکه پسر شاهزاده او را دید و عاشقش شد.
جادگر موهای دختر را کوتاه کرد تا نتواند مثل طناب برای بالا کشیدن شاهزاده از آن استفاده کند. ولی جادوگر موفق نشد جلوی عشق آنها را بگیرد
مشخصات کتاب
ناشر
:
انتشارات گیسا
تصویرگر
:
دنیس آلونسو
زبان
:
فارسی
مترجم
:
محبوبه نجفخانی
تیراژ
:
۱٠٠٠
صفحه
قطع
:
رحلی
تعداد صفحات
:
٢۴
نوبت چاپ
:
اول
نوع جلد
:
نرم
شابک
:
شابک ۱٣ رقمی: ٩٧٨۶٠٠۶٨٨۵٨٠٣
شابک ۱٠ رقمی: ۶٠٠۶٨٨۵٨٠٨
شابک ۱٠ رقمی: ۶٠٠۶٨٨۵٨٠٨
ویراستار
:
معصومه اکبری
دیویی
:
٣٩٨
٢/
گ۱٩۴ر
٢/
گ۱٩۴ر