اسب حنایی

کتاب های خودمان

دسته : شعر
سال انتشار : ۱٣٩۱

در بخشی از خلاصه این کتاب شعرکه در پشت جلد آن‌ درج شده، آمده است:
اسبی حنایی رنگ، بسته به آن گاری، همراه خود دارد، او می‌برد باری و ...

شرح کتاب

یکی از شعرهای کتاب درباره یک کره اسب است.

«مردی اسب‌هایش را برای فروش به معرض تماشا می‌گذارد. خریدارها به اسب‌ها نگاه می‌کنند. در میان اسب‌ها، كره‌اسبی از همه زیباتر دیده می‌شودكه بسیار چموش است و آرام نمی‌گیرد.

امام حسن عسگری (ع) از راه می‌رسد و به چشم‌های كره‌اسب نگاه می‌کند. اسب آرام می‌گیرد و امام اسب را از صاحبش خریداری می‌كند. اما فروشنده وقتی می‌بیند كه كره‌اش آرام گرفته، پشیمان می‌شود و اسب را بازپس می‌گیرد. اما اسب دوباره چموش می‌شود. تا این كه فروشنده بار دیگر اسب را به امام می‌فروشد، زیرا اسب تنها در نزد امام آرام می‌گیرد.»


یکی دیگر از اشعار کتاب

عکس شیرین


در آلبومم هست

یک عکس زیبا

یک عکس خوب از

 مامان وبابا

مامان عروسی

خندان و خوشروست

تاجی پر از گل

روی سر اوست

بابا نشسته

آسوده و شاد

چون بوده آن‌جا

آقای داماد

این عکس، شیرین

مثل نبات است

یک برگ زیبا از خاطرات است

مشخصات کتاب
ناشر : کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
تصویرگر : فرزانه بدرپور
زبان : فارسی
تیراژ : ۵٠٠٠ صفحه
قطع : خشتی
نوع چاپ : رنگی
تعداد صفحات : ٣٢
نوبت چاپ : اول
نوع جلد : نرم
شابک : ٩٧٨٩۶۴٣٩۱٨٢٣۱
دیویی : ٨فا
۶٢/
شاعر : منیره هاشمی