حجاب وعفاف درجامعه

نویسنده : روح انگیز سهرابی ، مربی مسوول مرکز فرهنگی هنری آبدانان ، کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان استان ایلام
گروه سنی : ۱٧ تا ۱٨ سال به بالا

یکی از نکات اساسی که زمینه‌ای برای عمل به احکام است شناخت جایگاه هرچیز در نظام هستی است. البته در
نظامی که خداوند متعال در جای جای آن دیده می‌شود و ارتباط اشیا و اعمال با خداوند بسیار مشهود است و با درک
این ارتباط و حضور، بسیاری از مشکلات زندگی بشر حل می‌شود. «حق» به عنوان زیباترین و پسندیده‌ترین واژه
آفرینش در تمامی ادیان و جوامع بشری مورد توجه قرار گرفته است و حقوق و ادای آنها فراتر از زمانها و مکانها
واشخاص و ادیان است.
عفاف و حجاب دو ارزش اخلاقي در جامعه بشري بويژه جوامع اسلامي است كه همواره در كنار هم و گاه به جاي هم
به كار رفته‌اند. با توجه به معاني ذكر شده، حجاب يك امر ظاهري و بيروني است؛ يعني در حقيقت پوشش ظاهري
افراد، بويژه زنان را حجاب مي‌گويند. اما «عفاف وحيا» ، يك حالت دروني است كه انسان را از گناه وحرام باز
مي‌دارد و آثار آن در گفتار و كردار انسان نمود پيدا مي‌كند. «حجاب» در حقيقت همان نمود «عفاف» در نوع پوشش
است.
عفاف و حجاب» در رفتار فاطمه(س) نمود كاملي دارد كه با افتخار مي توان گفت كه در ميان زنان جهان حضرت
فاطمه ى زهرا (س) بسيار پاكدامن و عفيف بودند و در طول زندگى خويش،در خانه و خانواده و روابط اجتماعي
تجسم عيني حيا وعفاف به حساب مى آمدند.
حضرت (س) اگرچه نمونه كامل يك زن مسلمان در تمام اوصاف و كمالات اسلامى به ويژه در حجاب و عفاف بود،
ولى مسائل سياسى و اجتماعى را نيز در مواقع حساس ناديده نمى گرفت،ودر صورت لزوم در اجتماع حضور مي
يافت وبه مبارزه مي پرداخت وحتي در مجامع عمومى وخصوصي به مناظره نشست وبه روشنگري پرداخت، ولى در
عين حال هرگز از پرده حجاب كامل و عفاف لازم بيرون نرفت.
بنابراین بابکارگیری روش های صحیح در جهت حفظ شئونات اسلامی که حجاب یکی از عمده ترین آن محسوب می
شود می توان به امنیت وآرامش روحی ، حفظ ارزشها، شکوفايي علمي و اقتصادي وسلامت نسلها ....دست یافت.

واژگان کلیدی: حجاب ،عفاف، حضرت زهرا(س)

شرح مقاله

مقدمه:

زن جلوه‌اي از جمال، محبت، خلاقيت و ربوبيت الهي و ركن اساسي در تعليم و تربيت است. اگر زنان به اين منزلت 

واقف شوند و در پاسداري از آن بكوشند فرايند تربيتي و شخصيتي آنان و همه اجتماع سالم مانده و بخوبي پيش 

مي‌رودتجربه ملت‌هاي گذشته نيز نشان‌دهنده اين نكته است كه هرگاه زنان، بلنداي مقام و رسالت اصلي خود را درك نموده و در رشد شخصيت خود اهتمام ورزيده‌اندمنزلت و محبوبيت آنان حفظ شده، اجتماع در سلامت زيسته و ناهنجاري‌ها كمتر بوده است.

گرايش به پوشش وعفاف يك گرايش فطري در ميان زنان و مردان است اما ميزان و شكل آن رابطة مستقيمي با 

اخلاق و فرهنگ جوامع داشته و دارد. در سرزمين‌هاي مختلف، انسان‌هايي كه به ارزش‌هاي اخلاقي اعتقاد بيشتري داشته‌اند. از پوشش كامل‌تر و متين‌تري استفاده كرده‌اند و هر قدر سطح ارزش‌هاي اخلاقي در آن جوامع پآيين آمده، 

پوشش مردان و زنان نيز در سطح پآيين‌تري قرار گرفته و شكل نامناسبي پيدا كرده است.

در اين بين اديان الهي، همواره بر پوشش تأكيد كرده و آن را لازمة دينداري شمرده‌اند ، البته چگونگي و حدود آن 

متفاوت بوده است.

اسلام نيز حجاب را بر زنان واجب كرده است زيرا حجاب بهترين وسيله‌اي است كه زن را از خطر بيگانه حفظ 

مي‌كند.مثلي است که مي گويد زن بي‌حجاب همچون ميوه درختي است كه شاخه آن از ديوار باغ به بيرون آويزان 

است كه هر رهگذري ممكن است در آن طمع كند.

در اين مقاله سعي شده با پرداختن به مباحث گوناگون در خصوص حجاب  وعفاف وفرازهای از زندگانی حضرت 

زهرا (س) به عنوان الگوی برتر پرداخته امید است که مطلوب واقع شود انشاالله .

 

حجاب و عفاف

حفظ چشم، گوش، قلب و تمامی اعضا و جوارح از هرگونه خطا و گناه عفاف است که حاصل این عفت و حجاب 

درونی، پوشش ظاهری است؛ به تعبیری لطیف‌تر حجاب میوه عفاف است و عفاف ریشه حجاب.
 
 
حجاب و عفاف به عنوان دو ارزش در جامعه بشری و بویژه جوامع اسلامی مطرح است. همواره این دو واژه در 

کنار هم به کار برده می‌شوند و در نگاه اول به نظر می‌آید هر دو به یک معنا باشند اما با جستجو در متون دینی و 

فرهنگنامه‌ها به نکته قابل توجهی می‌رسیم و آن تفاوت این دو واژه است. در برخی کتب لغت حجاب را این‌گونه 

تعریف کرده‌اند: «الحجاب، المنع من الوصول» حجاب یعنی آنچه مانع رسیدن می‌شود.

برخی گفته‌اند حجب و حجاب هر دو مصدر و به معنای پنهان کردن و منع از دخول است و به عنوان شاهد آیه شریفه

و من بیننا و بینک حجاب»‌(فصلت، آیه ۵) را ذکر کرده‌اند. در دیگر کتاب‌های لغت حجاب را به معنای پرده آورده

و نوشته‌اند: امراه محجوبه؛ زنی که پوشانیده است خود را به پوشاندنی.

با توجه به معانی ذکر شده در می‌یابیم حجاب امری ظاهری و در ارتباط با جسم است، اگرچه این پوشش برخاسته 

از اعتقادات و باورهای درونی افراد است ولی ظهور در نشئه مادی و طبیعی دارد یعنی پوشش ظاهری افراد و 

بویژه زنان را حجاب می‌گویند که مانع از نگاه نامحرم به آنان می‌شود. عفاف نیز دارای معانی گوناگونی است که 

در مجموع تعریف کاملی را به ما خواهد داد. راغب اصفهانی در مفردات القران می‌نویسد: العفه حصول حاله للنفس تمتنع بها غلبه الشهوه؛ عفت حالتی درونی و نفسانی است که توسط آن از غلبه شهوت جلوگیری می‌شود. 

البته قابل ذکر است که در قرآن کریم از واژه عفت در دو معنا استفاده شده است، گاه به معنای خود نگهداری و 

پاکدامنی است و گاه «عفت» به معنای قناعت آمده و مسائل مالی مورد نظر است.

 آنچه در این مقاله مورد نظر ماست مفهوم اولی است یعنی خود نگهداری از شهوت و مسائل جنسی؛ اگرچه 

می‌توان برای هر دو معنا واژه عفت را آورد و ضرری به مفهوم آن نمی‌خورد. از مجموع معانی ذکر شده برای 

حجاب و عفاف می‌توان نتیجه گرفت که عفاف نوعی حجاب درونی است که انسان را از گناه باز می‌دارد

مسئله پوشش و حفظ عفاف خاص دنياي اسلام و حتي دنياي اديان توحيدي نيست. براساس زمينه فطري، حتي جوامع اوليه و به دور از تمدن و مذهب هم آن را مورد توجه خود قرار داده اند.( شيرين بياني، زن درايران عصرمغول ،ص58)

در واقع هر فردی از هر طبقه اجتماعی و از هر دین و ملیت، نسبت به ادای حقوق دیگران حساسیت نشان می‌دهد واین مطلب، حق و حقوق را فرازمانی و فرامکانی می‌کند. برخی از اندیشه‌گران و حکیمان بر این باورند که حجاب، حق‌الله است و در این‌باره می‌گویند: ((حرمت زن نه اختصاص به خود زن دارد و نه مال شوهر و نه ویژه برادر و فرزندانش می‌باشد. همه اینها اگر رضایت بدهند، قرآن راضی نخواهد شد، چون حرمت زن و حیثیت زن به عنوان حق‌الله مطرح است. لذا کسی حق ندارد بگوید من به نداشتن حجاب رضایت دادم))

فاطمه الگوی برتر

پوشش ساده

درسيره فاطمي عفاف و حجاب ،اصل غير قابل تغيير است .هدف رعايت  پوشش  مورد نظر اسلام است که باساده 

ترين پارچه هم مي توان عفاف وحجاب را داشت.در زندگي حضرت زهرا(س) تجمل و تبرج امري مذموم است که در اسلام ترد شده است.فاطمه(سکه دختر پيامبر(ص) و همسر علي (ع) است ،مي توانست از پارچه هاي زربفت و حرير ،نوع پوشش خود راانتخاب کند؛اما تاريخ اذعان دارد که فاطمه(س)در نهايت سادگي وخضوع چادري برسر 

داشت که شايد زنان ديگر مدينه هرگز چنين پوششي نداشتند.

اما از ديدگاه فاطمي نفس وجود حجاب  وحفظ آن در جامعه است که بتواند سرمشقي براي پايين ترين زندگي مردم هم باشد ؛که حجاب و عفاف مخصوص  سران يا عامه مردم نيست بلکه همه ي مردم در هر سطحي(فقير يا ثروتمند) بايد آن رارعايت کنند ،حتي اگر اين چادر ،چادري وصله دار باشد.

پوشش زاهدانه حضرت زهرا(س) به اين علت بود که با ساده زيستي خود زنان راازغلتيدن در دام تجمل ها و

تبرج ها ،بازدارندو در مرحله عمل ،ارزش ها و منزلت انسان را در تعالي روحي ومعنوي اثبات کنند. هم چنان که 

مقام معظم رهبري درخصوص ساده زيستي زهرا(س)ودرس گرفتن ازآن فرمودند:«ساده زيستى دختر پيامبر(ص) 

 يك نمونه براى زنان امروز جامعه مااست. ما روحيه مصرف گرايى را كنار بگذاريم و در زندگى به حد لزوم اكتفا 

كنيم و از افراط بپرهيزيم و آرزوهاى حقير و كوچك را فداى ارزش هاى بزرگ بكنيم، نمونه كامل آن را در زندگى 

فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ مى توان در تاريخ مشاهده كرد.»

ـبيانات مقام معظم رهبري در4/11/1364

 

درخصوص چادرساده صديقه طاهره از سلمان نقل شده است:« روزي حضرت فاطمه(س) را ديدم که چادري 

وصله‏دار و ساده بر سر داشت.در شگفتي ماندم و گفتم عجبا! دختران پادشاهان ايران و قيصر روم بر کرسي‌هاي 

طلايي مي‏نشينند و پارچه‏هاي زربفت به تن مي‏کنند، وه که اين دختر رسول خداست! نه چادرهاي گران قيمت بر سر دارد و نه لباس‌هاي زيبا!!

 

فاطمه(س) پاسخ داد: قالت: «يا سَلمانُ! اِنَّ اللهَ ذَخَّرَ لَنا الثِيّابَ وَ الکَراسِيَّ لِيَومٍ آخِرٍ.»

اي سلمان! خداوند بزرگ، لباس‌هاي زينتي و تخت‌هاي طلايي را براي ما در روز قيامت ذخيره کرده است.» 

محب الدين طبري،ذخائر العقبي، ص 44/

مهمان نابينا

حضرت زهرا (س)  چنان حيا و عفاف را به عنوان يک اين فضيلت ارزشي وکمال گرايانه که مورد خواست و 

رضايت خداونداست را سرلوحه ى رفتار خويش قرار داده بود كه از همه ى نامحرمان حتى از مردان نابينا نيز خود را مى پوشاند.

در روايت هاآمده است که مردي نابينا پس از اجازه گرفتن، وارد منزل امام علي(عشد. پيامبر(ص) مشاهده کردند که حضرت زهرا(س) برخاست، فرمودند: «دخترم! اين مرد نابيناست.»قالت فاطمه(س): اِن لَم يَکُن يَرانِي فَانّي أرَآهُ وَ هُوَ يَشُمُّ الرِّيحَ؛پدر، اگر او مرا نمي‏بيند، من او را مي‏نگرم! اگر چه او نمي‏بيند؛ اما بو را استشمام مي‏کند!»

مجلسي ،بحارالانوار، ج 43، ص 91

 

اسوه و الگوي فاطمي 

 حضور فاطمه زهرا(س) در صحنه عمل يكي ازشاخصه هاي اسلامي است كه با توجه به نگرش طبيعت زن و 

مرد ،وتوجه به كرامت و ارزش زنان در تمامي صحنه هاي سياسي ،اجتماعي ،علمي ، فرهنگي و حتي جهاد و رزم 

حضوري فعال همراه با شور وشعور وآگاهي بخشي به جامعه است.(قزويني،1371،ص37) مقام ارزشي و معنوي 

فاطمه زهرا(س)چنان  والا وارزشمنداست که امام زمان (عج)، هم فاطمه زهرا (س) را اسوه شايسته زندگاني خويش معرفي مي‌فرمايند:«و في ابنه رسول الله لي اسوه حسنه ؛دختر رسول خدا براي من الگوي شايسته است.» مجلسي، 1382،ج53،ص178  اگر به زندگي حضرت زهرا(س)نگاهي كنيم به جرات مي توان گفت در منطق فاطمه زهرا(س)، ويژگي هاي جسماني زن، تنها محدود در زندگي زناشويي اواست،و عفاف همراه با حجاب بر اساس آموزه هاي ديني درتمام فعاليت هاي اجتماعي ،فرهنگي و مبارزاتي حضرت كاملا محسوس و ملموس است. سيره تاريخي نشان مي دهد كه حجاب و عفاف حضرت زهرا(س) به گونه‌اي است که ، در حالي که در مقابل نامحرم کوبندگي و قاطعيت دارد ، به مسلمانان مي‌فهماند که اختلاط بين زن و مرد ممنوع است . (شوشتري، 1404ه.ق، ج3، ص47 و 48)

حرمت وکرامت زن

نكته مهمي كه بايد به آن توجه داشت، اهميت و اهتمام اسلام به حفظ حرمت زن و پاسداشت كرامت وي و تاكيد بر حفظ عفت و پاكدامني او است. «شايد يكي از فلسفه‏هاي قوانيني كه اين گونه محدوديت ها را براي بانوان قرار داده، در صدد توجه دادن آنان به جايگاه بلند و مرتبه والاي آنان در آيين الهي است و توجه دادن به كرامتي است كه خداوند به آنان بخشيده و فراهم آوردن ضمانت‏ها و تعهدات كافي براي حفظ پاكي و پاكدامني آنان مي‏باشد. »(محمدي گيلاني ، همان، ص115)

جنبه های ضرورت حجا ب

1-برخى ضرورت رعايت حجاب را از منظر روان شناسى مطرح كرده و به بحث و ارزيابى آن پرداخته اند و با توجه 

به نيازهاى روحى و روانى انسان، ضرورت رعايت حجاب را براى رشد و ترقى و تمرين تعالى او، معرفى كرده اند. 

(آيا حجاب ضرورت دارد؟، دكتر شهريار روحانى)

2-برخى ديگر حجاب را به عنوان يك امر فطرى، تلقى كرده و براى اثبات ادعاى خود به شواهدى از اوستا، تلمود، 

تورات و انجيل تمسك نموده اند اين دسته مدعى هستند كه حجاب به عنوان يك اصل مشترك در تمام اديان، جايگاه خاصى داشته و دارد(حجاب در اديان، على محمدى، ماهنامه پيام زن شماره هاى 18؛19؛20)

3-دسته اى ديگر با توجه به فرهنگ مبتذل غرب و رواج برهنگى و آسيب هاى فراوان و پيامدهاى منفى آن «كه از اين رهگذر متوجه قشر حساس خانم ها شده، آمار و ارقام به خوبى آن را نشان داده و حكايت مى كند» به ضرورت رعايت حجاب استدلال كرده و آن را حريم امن براى خانم ها و رشد و سلامت خانواده و اجتماع ديده اند و معرفى كرده اند. (نگاه پاك زن و نگاه هاى آلوده به او، آيين بهزيستى اسلام، ج 3، دكتر احمد صبور اردوبارى)

4-عده اى ديگر حجاب را به عنوان تكليفى الهى تلقى كرده و در انجام رعايت آن، مثل ساير واجبات الهى، خود و 

ديگران را ملزم مى دانند و در انجام تكليف و پوشش اسلامى از سرزنش و ملامت ملامتگران و توهين و تحقير اين و آن، افسرده و عصبانى نمى شوند بلكه آن را به عنوان تكليف الهى كه باعث عفاف و پاكدامنى افراد و بهداشت و 

سلامت خانواده و اجتماع شده و رشد، ترقى و كمال آنان را به همراه دارد با عشق و علاقه رعايت مى كنند و رعايت آن را به ديگران نيز توصيه نموده و به انجام آن تشويق و ترغيب مى نمايند. البته طرح و دسته بندى نظريات به معناى مخالفت آنها با يكديگر نيست به گونه اى كه قابل جمع نباشد. بلكه مى توان گفت: رعايت حجاب را همه قبول دارند منتهى هر دسته از زاويه اى خاص بر ضرورت آن استدلال كرده اند

5-در اين ميان اگر آيات شريفه قرآن كريم در ارتباط با مقوله حجاب را ارزيابى كنيم متوجه خواهيم شد كه مسأله حجاب و پوشش كه به عنوان يك پديده بحث برانگيز و جنجالى در دنياى امروزى مطرح است امر جديد و نوظهورى نيست كه با آمدن دين مبين اسلام، تشريع شده باشد، بلكه اگر نگوييم اين مسأله ريشه در فطرت انسان دارد، لااقل مى توان ادعا كرد كه همراه با خلقت انسان، حتى قبل از هبوطش در عالم خاكى، مطرح بوده است، هنگامى كه آدم ابوالبشر و همسرش حوا، توسط دشمن قسم خورده اى به نام ابليس، وسوسه شده و به منطقه ممنوعه نزديك، و از حد و مرز تعيين شده تجاوز مى نمايند، يك باره خود را عريان و برهنه احساس مى كنند، سراسيمه اين طرف و آن طرف، دنبال پناهگاهى مى روند و بالاخره قسمت هايى از بدن خود را با برگ درختان مى پوشانند ((هنگامى كه از آن درخت، چشيدند، عورت شان نمايان شد و آن دو براى پوشاندن عورت خود، به برگ درخت روى آوردند))

 قرآن كريم، اعراف/ 22:«فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْءَ تُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ»

بنابراين مسأله حجاب، ريشه در تاريخ انسان داشته، همراه و همزاد او از ابتدا تا حال و تا امتداد تاريخ، بوده و خواهد بود

 به کارگيري روش‏هاي صحيح براي گسترش حجاب

سليقه‏اي عمل کردن و تأکيد و تکيه بر آداب و عادات غير اصيل، نقش مهمي در جهت بدبين کردن مردم نسبت به حجاب ايفا نموده است.تصويري که از زن در جوامع اسلامي عرضه مي‏شود و نحوه نگرش و برخورد زن، همه 

گوياي اين مطلب است که التقاط و انحرافي صورت گرفته است. به اين معنا که برخي از احکام ديني با آداب و سنت ناصواب که بعضي ريشه در جاهليت نخستين دارد، در آميخته است و مسلمانان بايد به عنوان مالکان برترين ميراث ديني فهم ديني را از رسوبات فرهنگي‏هاي جاهلي و سنت‏هاي غلط بپيرايند.

مصلحان واقعي جوامع يعني انبيا نسبت به عرف زمان خودشان دست به اصلاحات زدند و ديدگاه‏هايِ ناصواب را 

تغيير دادند. پيامبر گرامي اسلام(ع) با عرف مقابله نمود و هويت از دست رفته زن را به جامعه باز گردانيد. دستورات الهي را در همساني زن و مرد به مردم ابلاغ نمود. بدين ترتيب يکي از واقعيت‏هاي تلخ جوامع اسلامي، ديدگاه‏هاي افراطي و گرايش‏هاي نادرستي است که به عنوان مذهب و عرف اسلامي درباره مسائل زنان رواج داشته است، تبيين ناهنجاري‏ها و اثرات سوئي که بر اين نگرش مترتب است، به سادگي امکان‏پذير نمي‏باشد چرا که بسياري از مصاديق اين مسأله به عنوان ارزش تلقي مي‏شود. البته اين مهم از منظر انديشمندان مخفي نمانده و نسبت به آن هشدار داده‏اند. يکي از نويسندگان از انحرافي که درجوامع اسلامي رخ نموده، داد سخن مي‏زند:

مسلمانان در برخورد با زنان از مسير تعاليم شريعت اسلام منحرف گذشته و روايات مدسوس و مجعول در بين آنان گسترش يافته، از اين رو زن مسلمان در ورطه جهل و غفلت از دين و دنيا سقوط کرده است. آموزش زنان گناه عظيم شمرده مي‏شود، رفتن به مسجد ممنوع و اطلاع او نسبت به اوضاع و احوال فرهنگي ـ اجتماعي و سياسي امري بعيد تلقي مي‏شود.اين درحالي است که زن دائما گرفتار نگرش افراطي و تفريطي بوده و رفتار عادلانه را کمتر تجربه کرده است. بر اين اساس توصيه به رعايت حجاب در محيط‏هاي زنانه، تأکيد بر گونه خاصي از حجاب بدون توجه به شرايط آب و هوايي و منطقه جغرافيايي و بافت فرهنگي را مي‏توان نمودهاي نگرش افراطي دانست.

به طور کلي، طي کردن مسير اعتدال و پرهيز از افراط و تفريط مي‏تواند فضاي رغبت و ميل به رعايت حجاب را 

فراهم کند. اما به طور مشخص اقدامات ذيل تا حدودي مؤثر و مفيد است:

*معماري و شهرسازي متناسب با فرهنگ حجاب صورت پذيرد از جمله معماري مراکز آموزشي دخترانه به گونه‏اي 

باشد که تا حدودي آزادي عمل را براي آنان فراهم نمايد تا آنان مجبور نباشند ساعات متمادي پوشش کامل را رعايت کنند.

-*برنامه‏ريزي در جهت توسعه فرهنگ حجاب بايد چنان باشد که شرايط و مقتضيات فرهنگي، روحي و سني افراد 

لحاظ شود و نيز به نوع کار و خصوصيات اقليمي و منطقه‏اي ـ با رعايت اصل حکم حجاب توجه شود. بدين ترتيب 

نبايد بر رنگ خاص يا شکل خاص پافشاري نمود.

 -*بايد تدابيري انديشيد تا چادر و لباس‏هايي که به عنوان حجاب استفاده مي‏شود با قيمت مناسب و سهل الوصول در اختيار همگان قرار گيرد.

 -توجه به حس تنوع‏طلبي و مدگرايي جوانان و متناسب با فرهنگ ديني و آداب محلي و منطقه‏اي آنان، الگوهاي 

پوششي ارائه شود.

توجه به هدايت زمينه‏هاي طبيعي ميل به خودنمايي

شايد بتوان گفت که خودآرايي و تزيّن در زن، امري طبيعي است. در فرهنگ اسلام، تمايلات و غرايز انساني به هيچ وجه منفي تلقي نمي‏شود و سعي بر آن است که با شيوه صحيح نگرش به تمايلات و ارضا مشروع آن، انسان را در جهت تکامل سرعت بخشد. در اين راستا، به زن توصيه مي‏کند غريزه خودآرايي را جهت دهد و آن را به محارم به ويژه همسر خويش اختصاص دهد.هدايت و جهت‏دهي اين غريزه آن قدر مهم است که اگر در موقع مناسب خود انجام نگيرد، جامعه را گرفتار کج‏روي و ابتذال خواهد کرد. جلوه‏گري زن و صرف انرژي و توان او درجهت جلب رضايت وتوجه مردان يکي از نمودهاي اين ابتذال است، که نهايتاً زبوني و حقارت قشر زن را در پي دارد چرا که محيط اشتغال را به محيطي همراه با تبرج تبديل مي‏کند و بخشي از نياز مرد را در محيط اجتماعي اشباع مي‏نمايد و بازيچه مردان هوس‏باز مي‏شود.

 تقويت مرزهاي زنانگي و مردانگي

تفاوت‏هاي تکويني زن و مرد، مطلبي انکارناپذير است و خداوند حکيم با احاطه بر اين تفاوت‏ها براي هر يک از دو 

صنف، وظايف و مسئوليت‏هايي مقرر فرموده تا نظام هستي به نحو احسن اداره شود. از اين رو در آيه 32 سوره 

نساء تفاوت‏هاي موجود بين زن و مرد را مطابق حق و عدالت مي‏داند. پس آرزوي تغيير آن‏ها يک نوع مخالفت با 

مشيت پروردگار تلقي مي‏شود:

(ولا تتمنّوا ما فضّل الله بعضکم علي بعض...)

بر اين اساس، قرآن کريم بر تفاوت‏هايي که در سايه خلقت انسان به طور طبيعي در اصناف بشر قرار داده شده، صحه مي‏گذارد. اما اختلافاتي که به دست بشر به خاطر روابط ظالمانه بشري به وجود آمده، به هيچ وجه مورد قبول اسلام نيست.بدين ترتيب، پذيرش مرزها و تفاوت‏هاي جنسيتي ميان زن و مرد که ريشه در نظام خلقت آن دو دارد، امري کاملاً منطقي و عقلاني است. اما تبعيض‏ها، بي عدالتي‏ها و بي توجهي به خواسته‏ها و آزادي‏هاي مشروع زنان که ناشي از برداشت‏هاي ناصحيح از اسلام مي‏باشد و ريشه در انديشه‏هاي خرافي و مردسالارانه دارد امر را بر بسياري از مردم مشتبه ساخته و عموماً اين نحوه نگرش و برخورد را در مباني و معارف ديني و اعتقادي جست و جو مي‏کنند. اين همه، مسئوليت دست اندرکاران فرهنگ و هنر را سنگين‏تر کرده که در جهت تصحيح و پالايش افکار عمومي جامعه تلاش کنند و مرز ميان تعصبات و ارزش‏هاي ديني را بازشناسي و تفکيک نمايند.

اقدامات عملي که مي‏تواند در زدايش اين نوع نگرش کارساز باشد، بسيار متنوع و متعدد است به عنوان مثال در 

عرصه ورزش جهت حضور فعال و سالم بانوان بايد سرمايه‏گذاري شود مسلماً فراهم نمودن زمينه فعاليت بانوان در 

اين زمينه از نظر اقتصادي سرمايه‏گذاري مضاعفي را مي‏طلبد.

به ويژه در جامع اسلامي که بايستي تقويت فرهنگ ديني و حفظ موازين اسلامي مدنظر مسئولين مربوطه باشد.در 

عرصه دانش و پژوهش هم بايد اقدامات جدي صورت بگيردقشر پژوهشگر و فرهيخته بانوان شاهد تبعيض‏ها و 

نابرابري‏هايي در ارائه خدمات مراکز علمي ـ پژوهشي و کتابخانه‏ها هستند. وجود اين محدوديت‏ها که نوعاً توجيه 

منطقي و يا شرعي ندارد جامعه فرهنگي زنان را به عقب‏نشيني از صحنه پژوهش و تحقيق سوق مي‏دهد، در حالي که اگر دست اندرکاران و مسئولان مراکز علمي و فرهنگي نگرشي مثبت به حضور زنان در اين عرصه داشته باشند، با چنين مشکلي روبرو نخواهيم بود.

در پايان خلاصه اي از آيتم هايي که مي تواند در توسعه و گسترش فرهنگ عفاف و حجاب موثر باشد تيتروار بيان مي گردد:

-1در اولويت قرار دادن موضوع حجاب و عفاف در برنامه‌هاي دستگاه‌هاي اجرايي كشور براي مقابله با روند فزاينده بدحجابي. 

2-ابلاغ روش‌هاي اجرايي و تعيين ضوابط و هنجارهاي روشن در مورد نوع لباس و پوشش افراد در بخش‌هاي رسمي و اداري كشور.

-3 نظارت بر رعايت حريم حجاب و عفاف در سازمان‌هاي دولتي و عمومي و نظارت و تأكيد بر ضرورت رعايت 

سادگي و پوشش و فرم‌هاي اسلامي و حضور ساده و بي‌آرايش در محيط كار به دليل تأثير منفي بر مراجعان.

-4 تعريف استانداردهاي فرهنگي مناسب براي ترويج فرهنگ عفاف منطبق با فرهنگ ديني و ملي و فراهم كردن 

زمينه‌هاي لازم براي ترويج الگوهاي مناسب پوشش اسلامي توسط نهادهاي الگو ده.

-5 ايجاد مراكز و مؤسسات متعدد با هدف الگوسازي، ارائه مدل‌هاي مناسب و متنوع و ايجاد رقابت سالم در زمينه بين افراد.

-6 وضع قوانين و مقررات لازم براي اصلاح وضعيت پوشش در جامعه.

-7 گسترش و تقويت مراجع قانوني براي ترويج پوشش اسلامي در جامعه.

-8اصالت بخشي به فرهنگ عفاف از طريق محصولات متنوع فرهنگي، هنري متناسب.

-9 رعايت حجاب و حفظ شئون اسلامي از سوي مديران، مسئولان حكومتي و خانواده‌هاي آنان و تدوين شاخص‌هايي در اين زمينه براي گزينش مديران.

-10 رفع اشكالات قانوني در نحوه توليد،‌ توزيع و عرضه پوشاك داخلي و خارجي.

-11 پيگيري نحوه اجراي طرح گسترش فرهنگ عفاف به صورت مستمر در جلسات شوراي فرهنگ عمومي استان‌ها 

و ارائه گزارش‌هاي منظم به وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي (رئيس كميته.(

12ـ ارزيابي دقيق از اجراي طرح‌ها توسط دستگاه‌هاي فرهنگي، انتظامي و قضايي براي مقابله با مظاهر بدحجابي و يافتن راهكارهاي مناسب توسط كميته توسعه و ترويج فرهنگ عفاف.

-13 نظارت و ارزيابي عملكرد رسانه‌ها - خصوصاً صدا و سيما - در ارتباط با الگوهاي تبليغي آنها و تأثير آن در 

جامعه.

-14 احياء سنت حسنه «امر به معروف و نهي از منكر» درمورد حجاب و عفاف.

-15 فراهم كردن زمينه‌هاي لازم براي تهيه كتب، نشريات و توليدات علمي - فرهنگي به منظور ترويج فرهنگ عفاف و پاسخگويي به شبهات موجود در مورد آن.

-16 انجام سياست‌هاي تشويقي درباره مديران و كارگزاراني كه در محيط كار خود اصول عفاف و پوشش اسلامي را رعايت مي‌كنند.

 

آثار و فوايد حجاب اسلامي

آثار و فوايد حجاب و عفاف بسيار گسترده و بر همگان آشکار است منتهي از باب اشاره بخشي از اين آثار  بصورت اجمال بيان مي گردد:

*آرامش رواني

.يكى از فوايد و آثار مهم حجاب در بُعد فردى، ايجاد آرامش روانى در افراد جامعه است .نفس آدمي دريايي از 

خواستني ها و تمايلات است. زماني كه به چيزي رغبت پيدا كند همانند دريا، توفاني مي شود و تنها راه آرام شدن جزر و مد اين دريا، رسيدن او به خواسته خويش است. لذا براي جلوگيري از چنين موقعيت مهلك و درد طاقت فرسايي، حجاب؛ داروي درمان كننده و موجد امنيّت و صفاي روحي استهمانطور كه يك بانوي تازه مسلمان آمريكايي مي گويد: «سلامت روح مرد و جامعه با نوع و كيفيت 18پوشش زنان، رابطه مستقيم و غيرقابل انكار دارد.

جامعه اي داراي امنيت و آرامش کامل است که امنيت را در ابعاد مختلف براي همه افراد آن جامعه فراهم نمايد. مي دانيم بخش عمده اي از اين مهم به عهده زنان است که با حفظ پوشش صحيح به اين امر جامه عمل بپوشانند.

اگر اين حريم بين زن و مرد در جامعه از بين برود، آزادي معاشرت ها، بي بند و باري، هيجان ها و التهاب هاي 

جنسي افزايش يافته، به صورت يک عطش اشباع نشدني در مي آيد. آري! اگر اين حريم دريده شود، ضمانتي براي سلامتي شخص وجود ندارد. زن چون از صدف حجاب در آيد، در معرض ضربات ديده هاي آلوده و قلوب منحرف قرار مي گيرد و آرامش و آسايش خود را از دست داده و در نتيجه امنيت و آسايش افراد ديگر جامعه را نيز از بين مي برد. در سايه رعايت عفاف، زن با شهامت هر چه تمام تر به وظيفه خود مشغول مي گردد و خطري از ناحيه اجتماع متوجه وي نمي شود و او هم به آسايش و آرامش رواني جامعه آسيبي نخواهد رساند. قرآن مجيد در خطاب به رسول گرامي اسلام(صلي الله عليه وآلهمي فرمايند: ((اي پيامبر! به همسران و دخترانت و به زنان مؤمنين بگو که مقنعه هاي خويش را به خود نزديک سازند که اين پوشش نزديک تر است که زنان به حيا و عفاف شناخته شوند و مورد اذيت نااهلان 19واقع نشوند.))

بدين سان با قاطعيت تمام مي توان گفت: حجاب در امنيت و آرامش رواني جامعه نقش بسزايي دارد. و زنان در حريم حجاب مي توانند با خيالي آسوده در جامعه حضور يابند و به فعاليت هاي اجتماعي مفيد بپردازند.

 پايداري خانواده

بديهي است رعايت حجاب صحيح عامل مؤثري در حفظ زينت هاي زنان از نامحرمان و عامل مهمي در تقويت بنيان هاي خانواده است. اختصاص لذت هاي جنسي به محيط خانوادگي و در چارچوب ازدواج مشروع، پيوند زناشويي را محکم مي سازد و موجب اتصال بيشتر زوجين مي گردد. حجاب و پوشش براي زنان، محيط جامعه را از بي بند و باري و آزادي هاي جنسي حفظ مي نمايد و جلوي جلوه نمايي هاي زنان و دختران گرفته مي شود و ارضاي نيازهاي جنسي را در همان محيط خانواده محدود مي نمايد. آري! با بي حجابي روابط آزاد و نامشروع جنسي جامعه را فرامي گيرد و به همان نسبت کانون خانواده ها سست شده و آمار ازدواج کاهش مي يابد و ازدواج هاي گذشته هم به جدايي و طلاق منجر مي شود. بنابراين وجود خانواده سالم و مستحکم در گرو گسترش فرهنگ حجاب خواهد بود.

اگر حجاب با كيفيت خاص خود در خانواده برقرار باشد و زن به جز مرد خود به كسي نگاه نكند و تمام توجهش به 

مردش باشد عشق و محبت خود را در او خلاصه خواهد كرد و مرد هم اگر اين طور باشد زندگيشان بسيار شيرين و با صفا خواهدشد.

 برعكس، فقدان حجاب باعث انهدام نهاد خانواده مى گردد. يكى از نويسندگان، تأثير برهنگى را در اضمحلال و 

خشكيدن درخت تنومند خانواده، اين گونه بيان كرده است:

در جامعه اى كه برهنگى بر آن حاكم است، هر زن و مردى، همواره در حال مقايسه است; مقايسه ى آنچه دارد با 

آنچه ندارد; و آنچه ريشه ى خانوده را مى سوزاند اين است كه اين مقايسه آتش هوس را در زن و شوهر و 

مخصوصاً در وجود شوهر دامن مى زند. زنى كه بيست يا سى سال در كنار شوهر خود زندگى كرده و با مشكلات 

زندگى جنگيده و در غم و شادى او شريك بوده است، پيداست كه اندك اندك بهار چهره اش شكفتگى خود را از دست 

مى دهد و روى در خزان مى گذارد. در چنين حالى كه سخت محتاج عشق و مهربانى و وفادارى همسر خويش است، 

ناگهان زن جوان ترى از راه مى رسد و در كوچه و بازار، اداره و مدرسه، با پوشش نامناسب خود، به همسر او 

فرصت مقايسه اى مى دهد; و اين مقدمه اى مى شود براى ويرانى اساس خانواده و بر باد رفتن اميدِ زنى كه جوانى 

خود را نيز بر باد داده است; و همه ى خواهران جوان لابد مى دانند كه هيچ جوانى نيست كه به ميان سالى و پيرى نرسد و لابد مى دانند كه اگر امروز آنان جوان و با طراوت اند در فرداى بى طراوتى آنان، باز هم جوانانى هستند كه بتوانند براى خانواده ى فرداى آنها، همان خطرى را ايجاد كنند كه خود آنان امروز براى خانواده ها ايجاد مى كنند.

زن مسلمان با حجاب اسلامي خود را در حصن و حريم الهي مي يابد چرا که او سرباز سپاه الهي است که بايد بر 

تعهدي که با خداي متعال بسته پاي بند بوده و از آنچه که گزندي به اين تعهد برساند در هراس باشد.

گو اينکه لباس ظاهرش نشان از اين وظيفه و تعهد دارد.حجاب به گونه اي براي او طراحي شده که نه تنها عاطفه 

زندگي را حفظ کرده و امکان فعاليت را براي او فراهم مي سازد بلکه زن مسلمان محجبه با حضور هميشگي خود در صحنه بر اقتدار و تداوم حرکت صحيح اجتماع به سوي اهداف متعالي نقش آفرين بوده است.

*کاهش مفاسد واستواري جامعه

از عواملي که موجب تقويت بنيان جامعه و رشد و پويايي آن مي شود، تلاش در جهت کاهش مفاسد و به همان نسبت رشد و توسعه ارزش ها و فضايل اخلاقي در بين افراد جامعه است. جامعه اي که فساد و تباهي در آن رو به گسترش باشد، محکوم به نابودي و انحطاط است و زندگي افراد در آن از سعادت و خوشبختي به شقاوت و پستي کشيده خواهد شد. در اين ميان حجاب زن در جامعه که خودنمايي و جلوه گري آنان را محدود مي کند عامل مهمي در کاهش مفاسد اجتماعي و به همان نسبت رشد فضايل اخلاقي و استواري جامعه خواهد بود.

اگر زن و مرد هر يك به آنچه وظيفه اسلامي آنان است عمل كنند، يعني زنان با حجاب كامل وارد اجتماع شوند چشم طماع مردان هوسباز را از خود دور نگه داشته و بدون دغدغه كار خود را به نحو احسن انجام مي دهند، مردان هم به كارها و فعاليتهاي اجتماعي خود ادامه مي دهند.

اما بر عكس اگر زنان با لباسهاي نامناسب و آرايش بيرون روند; نيروي مردان كم شده و به جاي كار و فعاليت، 

نيروي شهواني در وجود ايشان فعال مي شود. زنان هم به جاي كار در اجتماع مشغول خودنمايي و هوسبازي مي 

شوند. در اين جاست كه مي بينيم كار اجتماعي پيشرفت نكرده و رو به تنزل مي گذارد.

 *حفظ ارزش و مقام زن

چون مردان خود را نسبت به زنان نيازمند مي بينند; اگر زن خود را از نظرهاي شهواني آنان دور نگه دارد موجب 

ارزش او مي شود. زيرا مردان با مشاهده مرز ميان خواهش و رسيدن به زن، وي را به چشم مرواريد گرانبهايي مي 

بينند كه به علت قرار گرفتن در صدف حجاب، به آساني نمي توان به آن دست يافت. از نظر اسلام نيز زن هر اندازه عفيف تر باشد ارزش و احترامش بهتر محفوظ مي ماند.

زن مسلمان، تجسّم حرمت و عفت در جامعه است و حفظ پوشش نوعي احترام گذاردن به زن و حفظ وي از نگاه هاي شهواني است. کلام گهربار حضرت صديقه طاهره(عليها السلام) نشانگر لزوم محافظت از جايگاه والاي زن است که فرمودند: ((خير النساء أن لايَرينَ الرِجال و لايراهُنَّ الرجال؛ بهترين زنان، زني است که مردي را نبيند و مردي هم او را نبيند.))

چنانچه زن، حدود را رعايت نکند، هر بيماردلي به او طمع مي نمايد و با نگاه آلوده اش حريم او رامي شکند. زن 

شخصيتي است که بايد سالم بماند و نسل سالم تربيت کند تا جامعه اي سالم داشته باشيم. اما چنانچه تحت تأثير 

چشمان آلوده به گناه، به طرف شهوات سوق داده شود و در نتيجه هويت واقعي اش را فراموش کند و در چنگال 

بيماردلان و هوسبازان، گرفتار آيد، از منش انساني سقوط مي کند و در اين حالت او چگونه مي تواند فرزنداني سالم به جامعه عرضه نمايد؛ جامعه اي که سلامت و پويايي آن در گرو داشتن نسلي سالم است. بنابراين حجاب و پوشش عامل مؤثري در حرمت بخشي و تکريم زنان است و اين حرمت بخشي موجب سلامت جامعه و نسل آينده خواهد شد.

*شکوفايي علمي و اقتصادي

بدون شک شکوفايي علمي و اقتصادي عامل مؤثري در پويايي و توسعه همه جانبه جامعه است و از آنجا که زنان 

نيمي از جمعيت جامعه را تشکيل مي دهند، لذا مي توانند نقش مؤثري در شکوفايي علمي و اقتصادي آن داشته باشند. 

از آن گذشته بايد اين حقيقت را پذيرفت که ابتذال و بي حجابي زنان نه تنها شرايط مناسب جامعه را براي رشد و 

شکوفايي علمي و اقتصادي مردان بر هم خواهد زد؛ بلکه تأثير بسزايي در تضعيف روحيه علم جويي خود زنان و 

هدر رفتن منابع مالي آنان خواهد داشت. زني که هر روز براي خودنمايي بيشتر و استفاده از مدهاي جديد مبالغ 

هنگفتي هزينه مي کند، ديگر نه تنها علاقه به فراگيري علم و بالابردن سطح معلومات خود ندارد، بلکه وقت و زماني براي او باقي نخواهد ماند.

بنابراين، بايد گفت رعايت حجاب و پوشش اسلامي که عامل مهمي در جلوگيري از خودنمايي زنان است، ۱- از ورود زنان به ورطه مد ها و پوشش هاي کاذب و غير اسلامي جلوگيري مي کند و موجب هزينه شدن درست منابع مالي آنها و در نتيجه تقويت بنيه اقتصادي کشور خواهد شد. ۲- زمينه هاي لازم را براي حضور سازنده زنان در عرصه هاي علمي و پژوهشي فراهم خواهد کرد که در نهايت منجر به رشد و شکوفايي علمي جامعه خواهد شد.

*پوشش اسلامي و سلامت نسل آينده جامعه

بدون شک جامعه اي سالم است که سلامت نسل آينده آن تأمين شده باشد و رعايت حجاب اسلامي نقش اساسي در حفظ نسل آينده و تأمين سلامت آنها دارد؛ چرا که زنان مربيان اصلي جامعه اند و انسان ها از دامن آنها به رشد و کمال مي رسندزنان با داشتن حجاب صحيح و کامل سعادت فرزندان آينده را تضمين مي نمايندهمگان بر اين مطلب اذعان دارند که بي بند و باري و رعايت نکردن حجاب، سبب افزايش روابط نامشروع در ابعاد گسترده خواهد شد و يکي از آثار آن همچنان که در مجامع غربي مشاهده مي شود، افزايش فرزندان غيرقانوني و نامشروع و به طور کلي سقوط و انحطاط اخلاقي نسل آينده آن جوامع است.

در حديثي که از امام صادق(عليه السلام) آمده است: «فرزند نامشروع به گناه و تحقير کردن دين خدا و نيز بدرفتاري با مردم تمايل دارد

اگر بخواهيم نسل آينده جامعه ما از سلامت کامل برخوردار باشد، بايد از به دنيا آمدن کودکان نامشروع و غيرقانوني جلوگيري کنيم و ناچاريم به امر حجاب بيش از پيش اهميت دهيم؛ زيرا در سايه حجاب و پوشش اسلامي بانوان است که خودنمايي هاي مفسده انگيز و روابط نامشروع مردان و زنان تا حدود زيادي از بين خواهد رفت.

نتیجه گیری

حساسيت آموزه‏هاي ديني به اخلاق و تربيت جنسي و تأثيرات فردي، خانوادگي و اجتماعي عفاف يا ابتذال جنسي، مسئوليت خطيري بر عهده نظام اسلامي، نهادهاي تخصصي، حوزه‏هاي علوم ديني و کارشناسان، پژوهشگران و مبلغان نهاده است.

جامعه در پيوند با نهادهاي رسمي نظام، بايد مسئوليت‏هاي خود را به خوبي ايفا کند و بهاي لازم را در تدوين 

سياست‏ها و برنامه‏ها به دست آورد. حوزه‏هاي علوم ديني نيز لازم است با ورود به عرصه‏هاي کاربردي و پرهيز از 

کلي‏گويي، در تعامل با جامعه کارشناسي و نهادهاي دولتي، با نقد عالمانه ساختارها و ديدگاههاي علمي رايج و با 

تحليل‏هاي موضوع‏شناسانه به تبيين روشمند آموزه‏هاي ديني بپردازند تا همکاري ثمربخش اين نهادها به ترسيم 

شاخص‏هاي رشد اخلاقي جامعه اسلامي، تحليل جامع وضع موجود، افق‏هاي پيش رو و برنامه عمل ملي نظام در زمينه اخلاق و سلامت جنسي منجر شود

احکام و دستوراتي که اسلام در سيره معصومين و حضرت زهرا(س)الگوي عملي جوامع قرار داده،همه و همه 

بيانگرتوجه دقيق و موشکافانه اسلام نسبت به سلامت جامعه و فرد مي باشد.در روابط اجتماعي عفاف وحجاب رمز بهداشت وسلامت رواني جامعه است ويكي از ارزش‏هاي والاي انساني و اسلامي كه سرچشمه ارزش‏هاي ديگر، و موجب آثار درخشان معنوي است، كه مي‏توان آن ها را از پايه‏هاي اخلاق و صفت كليدي براي عقب زدن رذايل  در روابط اجتماعي و سوق دهنده به سوي تكامل و درجات عالي و كمالات متعالي زنان ومردان در جامعه دانست.

در بين مسائل مختلف اخلاقي واجتماعي خانواده ،رعايت عفاف وحجاب زنان و  مردان، ونحوه 
 
 

 

ارتباط هاي اجتماعي  از مسائل مهمي است كه متاسفانه امروز در جوامع با  تهاجم و شبيه خون فرهنگي مورد  

 

غفلت و تسامح و تساهل  قرار گرفته است وبنيان خانواده واجتماع را مورد هجمه قرار داده است.وضعيت موجود در روابط اجتماعي و خانوادگي نشان مي دهد كه نوعي انحراف از فطرت  زنان ومردان  ايجادشده است كه ماحصل آن گامي به سوي بي بند و باري و فساد در روابط اجتماعي است.

 

جهت حل معضلات ومشکلات اجتماعي نيازبه الگوي عملي براي زنان ومردان است که با پيروي ازاين الگو وهمانند 

 

سازي مي توانند مسيرهدايت وسعادت وآرامش را به دست آورند.با توجه به وضعيت عفاف وحجاب در جامعه 

 

امروزوآشنايي با سيره فاطمه(س) والگوگيري در گفتار ورفتار ورعايت عفاف در روابط اجتماعي ،بسيار ضروري وحياتي است.

 

شناخت ومعرفت فاطمي نشان مي دهد که درسيره  وروش آن حضرت حفظ ححاب وعفاف اصلي  مهم است که هرگزمانع فعاليت هاي اجتماعي نمي شود؛بلکه بي مبالاتي درحفظ ورعايت عفاف وحجاب و خودنمايي وتبرج و اختلاط بي جادر معاشرت ها ممنوع ومذموم است.واين که حکم عفاف وحجاب براي شناخته شدن زن به عفاف و پاکي و امنيت او از آزارواذيت هاي اجتماعي  الزامي شده است. اسلام مي خواهد باتدبيرودرايت زن ومرددر روابط اجتماعي با هم مرتبط باشند تا نگاه انساني و بستر تکاملي در جامعه فراهم شود وجسم ها در ديد قرار
 
نگيرد ،بلکه معرفت و انسانيت وارزش هادر معاشرت ها حاکم شود.

 

 

 

منابع اطلاعاتی

 

ـ  شيرين بياني، زن درايران عصرمغول ،ص58

 

ـبيانات مقام معظم رهبري در4/11/1364

 

ـ محب الدين طبري،ذخائر العقبي، ص 44/

 

ـمجلسي ،بحارالانوار، ج 43، ص 91

 

ـمجلسي، 1382بحار الانوار،ج53،ص178

 

ـسيد محمد کاظم قزويني،فاطمه زهرا(س) از ولادت تا شهادت، ،1371،ص37

 

ـحسين نوري ، مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۲۸۹ / 

 

ـعلي بن محمد ابن مغازلى، همان، ص ۳۸۰(ح۴۲۸ )/

 

ـ قاضي نورالله شوشتري ، احقاق الحق،ج ۱۰، ص ۲۵۸

 

ـشوشتري، 1404ه.ق، ج3، ص47 و 48)

 

محمدي گيلاني ، همان، ص115)

 

 

 

آيا حجاب ضرورت دارد؟، دكتر شهريار روحانى

 

حجاب در اديان، على محمدى، ماهنامه پيام زن شماره هاى 18،19،20

 

نگاه پاك زن و نگاه هاى آلوده به او، آيين بهزيستى اسلام، ج 3، دكتر احمد صبور اردوبارى

 

قرآن كريم، اعراف/ 22:«فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْءَ تُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ»-

 

 

 

 

 

 

 


مشخصات مقاله
موضوع : حجاب وعفاف درجامعه
سال انتشار : ۱٣٩۶