اقتباس برای درام کودکان و نوجوانان

دسته : ادبیات
نویسنده : بهرام جلالی‌پور

مقدمه
اقتباس از قصه‏ ها، افسانه ‏ها و اسطوره ‏ها سابقه‏ای به طول عمر تئاتر دارد. نخستین نمایش‌نامه‏ های تاریخ تئاتر از اساطیر مشهور الهام گرفته‏اند و تأکید ارسطو بر اهمیت قصه نیز مؤید این امر است. با‌این‌حال، به گواه معدود آثار درخشان به جای مانده از عصر طلایی یونان باستان، یک اقتباس جذاب با بیان نظرگاهی جدید و متناسب با عصر هنرمند همراه است. طبعاً این حرف به معنی بی توجهی به ملاحظات فنی اقتباس نیست؛ چرا که یک اقتباس موفق، علاوه بر ارائه‌ی نظرگاهی روزآمد، ملاحظات مربوط به رسانه‌ی مقصد و محدودیت‏ها یا ویژگی‏های رسانه¬ی مبدأ را نیز در نظر می‏گیرد.
در واقع، باید در بازآفرینی یا بازگویی مواد اقتباسی به مؤلفه‏ های زیبایی‏ شناختی و فنی رسانه¬ی مقصد (و در اینجا تئاتر) نیز توجه داشت. در این مورد نیز تأکیدات مکرر ارسطو پیرامون نحوه‌ی خلق تراژدی از حماسه (یا به‌طور کلی، اثر دراماتیک از اثر روایی) شاهدی بر مدعاست. (زرین‏کوب، 1369: 121) دراماتیزه کردن حضور راوی، تبدیل بار روایی قصه به بار نمایشی، انتخاب نقطه‌ی شروعی مناسب، جست‏جوی تمهیدات لازم برای به نمایش گذاشتن انتقالات زمانی و مکانی، شخصیت‏ پردازی، خلق گفتار نمایشی و... تنها برخی از مؤلفه‏ هایی است که باید در دراماتیزه کردن قصه‏ های کهن مورد توجه قرار گیرند.
به این ترتیب، در اقتباس دو وجه اصلی اثر مبدأ (یعنی درون‌مایه و شکل) متناسب با مجموعه‏ ای از ملاحظات، مثل ویژگی‏های رسانه¬ی مقصد و نیز نوع مخاطب دستکاری می‏شود.
در نظر گرفتن این عنصر یا پارامتر آخر یعنی مخاطب، در برخی از گروه‏ها از جمله گروه کودک و نوجوان، تغییراتی گاه بسیار بنیانی را می‏ طلبد. آیا همان‌قدر که لباس یک فرد بزرگسال را می‏شکافیم و از آن لباس دیگری برای کودک تهیه می‏کنیم، در مورد تبدیل آثار فرهنگی بزرگسالان برای کودکان هم آزادی عمل داریم؟ غیر از تغییر اندازه‌ی لباس (که می‏تواند در حکم ملاحظات ساختاری باشد) مسائلی مثل رنگ، مدل و... (که در حکم ملاحظات درون‌مایه‏ای هستند) نیز محدودیت ایجاد می‏کنند. این مثال مع ‏الفارق نشان می‏دهد که در اقتباس برای کوچک‌سالان طیف وسیع‏تری از ملاحظات درون‌مایه‏ ای و ساختاری مطرح می‏شود.

مشخصات مقاله
موضوع : اقتباس