نقش مطالعه در تربیت فرهنگی وتاثیرآن در رفتارهای اجتماعی

نقش مطالعه در تربیت فرهنگی وتاثیرآن در رفتارهای اجتماعی

نویسنده : آفرین پنهانی

درعصری که ازآن به عنوان عصر “تکنولوژی و ارتباطات” و” انفجار انتشارات “یاد می کنند؛ محققان، نویسندگان، مترجمان، کتابداران، دستگاه های فرهنگی و متولیان امر تعلیم وتربیت؛ از داعیه داران و تلاش گران دراین عرصه می باشند

شرح مقاله

نقش مطالعه درتربیت فرهنگی و تأثیر آن در رفتارهای اجتماعی

درعصری که ازآن به عنوان  عصر “تکنولوژی و ارتباطات” و” انفجار انتشارات “یاد می کنند؛ محققان، نویسندگان، مترجمان، کتابداران، دستگاه های فرهنگی و متولیان امر تعلیم وتربیت؛ از داعیه داران و تلاش گران دراین عرصه می باشند که درراه رشد فرهنگی و تربیت آن نقش بسیار زیادی را ایفاء می کنند. این پیشقراولان فرهنگ ساز، نقش سازنده ای در جهت رهایی از شاخص های عقب ماندگی فرهنگی و پیشرفت جامعه ی انسانی را دارند.

سرمایه ونیروی انسانی، بسترساز سرمایه های فکری و اندیشه ای در جامعه بوده که در روندروبه رشد آن می توانند با برنامه ریزی های کلان درسطح وسیع تر، ژرف ساخت و بلندمدت،  نظارت دقیق وحساب شده برچالش ها و عوامل بازدارنده درجهت رشد وشکوفایی فرهنگ مطالعه، ترویج، توسعه و تعمیق آن گام بردارند.

مطالعه و کتابخوانی؛ کسب دانش و علم روز، بنای آغازین و زمینه ساز توسعه و پیشرفت همه جانبه ی کشور و راه یابی ورود به دنیایی مملو از سعادت، خردورزی و آگاهی انسان هاست. هرگاه  با اهداف هدفمند ومبتنی بر خردجمعی، هرکس درجایگاه اجتماعی خود درراستای زدودن جهل وناآگاهی گام بردارد به همان میزان به سمت وسوی آگاهی بخشی و دانایی حرکت می کند.

مطالعه چه دربخش کمی(میزان  زمان مطالعه، معیار واندازه ی آن در زمان تعیین شده) و چه به لحاظ کیفی( میزان یادگیری، قدرت تحلیل وبررسی، گسترش معنایی وکاربردی، شعورمند کردن حافظه ی انسانی وتفکر بخشی دروی)می تواند انسان های هرجامعه را به جهان دانش ومعرفت رهنمون کرده و  دریچه های روشن همراه با بصیرت وشناخت را پیش روی او باز نماید. از سویی ابزاریی هدفمند و کارساز در پرورش ورشد استعدادهای وی در راه کمال و پیشرفت انسانی گردد.

این یک واقعیت اثبات شده است که رمز حصول پیشرفت کشورهای توسعه یافته ومترقی، امر مطالعه ودانش افزایی سودمند وهدفمند بوده و مطالعه وکتابخوانی را از ضروریات برنامه های حیاتی خود برشمرده اند.چرا که افراد هرجامعه زمانی به این ضرورت فرهنگی  بهاداده و آن را جدی بگیرند در رشد وپیشرفت جامعه تأثیرگذار و در تربیت نسل های امروز وفردای جامعه نقش سازنده ای را عهده دارخواهد بود. شاید بی ربط نباشد نیم نگاهی گذرا بیندازیم به چالش ها، تعارض وتضادهای رفتاری ناشی از عدم تربیت فرهنگی و رشدیافته، خشونت های کلامی و رفتاری، جهل وناآگاهی و پذیرش هرگونه سیاست های اِعمال شده از طرف مقامات مسئول هرنهاد یا دستگاه نسبت به زیردستان خود وفشارهای مضاعف روحی روانی حاکم برجامعه؛ همه وهمه ناشی از عدم شناخت از حقوق حقه ی انسانی وجایگاه وپایگاه فردی و اجتماعی افراد است که آگاهی و اشراف بر تنگناها از آبشخور فرهنگی نشأت گرفته وملهم از ساخت فرهنگی و فراروندگی رشدآن است. امروزه در جامعه ی لرستان همه ی موارد ذکرشده توسط افرادجامعه از خانواده ها گرفته تا دستگاه ها به عینه دیده می شود ونمی توان از این واقعیت عینی به راحتی چشم پوشی کرد که چگونه  افراد توسط هم دیگر تخریب و آرامش روحی روانی خودرا از کف داده اند. این ها تنها بخش کوچکی از عدم آگاهی  و جهل ناشی از بی مطالعه گی و تربیت فرهنگی ست. هرچه این روند تداوم بیشتری یابد به همان میزان از رشد نسبی و پیشرفت روزافزون جامعه ی انسانی فاصله خواهیم گرفت.

از آن جا که امر مطالعه ودانش افزایی علمی، اکتسابی بوده وبراثرتجارب شخصی شکل گرفته وبه تکامل  اجتماعی سوق داده می شود، نسل امروز، غنای معنایی را به دیروز خود در بافتی نو و تازه پیوند داده و برای فردای افراد جامعه نیز ردپایی ارزشمند به جای خواهد گذاشت. بنابراین نقش و اهمیت ابزار سازنده ای به نام کتاب خود را نمایان می کند و ضرورت فرهنگی واجتماعی را  ایجاب می نماید. 

با نیم نگاهی به پیشینه ی تاریخی وفرهنگی سرزمین باستانی ایران درمی یابیم که همواره در اعصار و قرون متمادی فرهنگ کتابخوانی ومطالعه یکی از دغدغه های انسان بوده وهست. قدیمی ترین کتابخانه ها  مانند کتابخانه ی خواجه نصیرالدین طوسی با بیش از ۴۰۰ هزار جلدکتاب و نسخ خطی کهن آن و غنی بودن آن ها به دلیل نگارش، دلیل این مدعاست. (در عصری که کتابخانه ی خواجه نصیر، به عنوان مکانی معتبر به لحاظ دارابودن تعداد کتاب و نوع کتبی که درآن موجود بوده، در جایی چون اروپا  تعداد کتاب هایش افزون بر ۱۰۰ هزار و در سطح عادی ومعمولی بوده است؛

برمی گردیم به امروز و جایگاه کتاب وکتابخوانی درجامعه ی امروز؛ که در قیاس با گذشته ی فرهنگی خود، سیرنزولی داشته و از قافله ی روزافزون سیرمطالعاتی و پیشرفت های فرهنگی عقب مانده است.

این که امروز جامعه ی ما در ارتباط با سرانه ی مطالعه و کتابخوانی کجای نمودارهای رشدی جهانی قرار دارد یکی از مهم ترین دغدغه هایی ست که در سایر امور و عرصه های مختلف نیز تأثیرگذاشته و روند رشد و پیشرفت جامعه  را دچار رکود و نزول کرده است. 

نسل امروز با توجه به عدم برنامه ریزی صحیح واصولی در جامعه، عدم توجه خانواده ها و عدم آگاهی  و غفلت آن ها نسبت به تأثیرات شگفت انگیز مطالعه در زندگی خود وفرزندان شان، از همان اوان کودکی تلاش چندانی در راه رشد وتقویت فکری بچه ها صورت نمی گیرد، برعکس قدرت بصری آن ها به دلیل استفاده ی بیش از حد از رسانه های تصویری ، استفاده ی بی رویه از تلویزیون، ماهواره، اینترنت، بازی های رایانه ای و… بیش از قدرت فکری آن ها تقویت شده و همین امر عدم گرایش به مطالعه در بین آن ها از همان آغاز زیستن شکل می گردد(به هرمیزانی که قدرت بصری تقویت شود به همان میزان  قدرت تفکر وتعقل که نیازمند فکرکردن، غور واندیشیدن است در آن ها کمرنگ وضعیف جلوه می کند) وقتی وارد جامعه شده و راه به مکانی متفاوت تر از خانه به نام مدرسه می یابند چیزی به نام کتاب خانه و ضرورت آن احساس نشده وجزء برنامه های هیچ مدرسه ای محسوب نمی گردد. کتابخانه بیشتر شبیه انباری خاک گرفته و غیرقابل جذب و فاقد عوامل انگیزه ساز ست، وقتی بزرگ تر می شود و در ادارات ودستگاه های مختلف مشغول به کار می شود، چیزی به نام ساعت مطالعه یا مهم بودن وضرورت آن احساس نمی شود؛ موجب می شود که به همان میزان  جامعه از عدم خردورزی، آگاهی ودانایی رنج ببرد و این همه در جامعه به عنوان آفت و پس رفت خود را چون غده ای چرکین که با هیچ آنتی بیوتیکی درمان نمی شود بروز کند و در میان امواج پرتلاطم و روزآمد اطلاعات ودانش های روز نسبت به موارد متعدد زندگی فردی و اجتماعی خود، سرفصل منطقی، اصولی، علمی وبرنامه ریزی شده وجودنداشته باشد یا از تکنولوژی، فن و اطلاعات امروزی استفاده ی بهینه و بهره ی کافی را نبرد، یا به این درجه از مراتب فرهنگی نرسیده باشند که با وجود همه تکنولوژی وامکانات مدرن امروزی، هنوز کتاب جایگاه خاص خودرادارد و با همه ی ابزارهای مدرن وپیشرفته ی امروز متفاوت است. چیزی که در کشور پیشرفته ا ی چون ژاپن شکل ماهوی به خودگرفته وهنوز کتاب به عنوان یک پدیده ی فرهنگی و از عوامل موثر در رشد کیفی وکمی در عرصه های مختلف برنامه ریزی اصولی فرهنگ کتابخوانی نمودعینی دارد واز اهمیت بالایی برخوردارست.

نقش رسانه ها به مراتب کمرنگ تر از خانواده، آموزش وپرورش و دستگاه های مختلف اداری ست. اگر به اندازه ای که برای سایرمحصولات  ارزش قائل بوده و دراین امر به صورت جدی و مهم تبلیغات داشته باشد می تواند عامل محرکه ای درجهت رشد وشکوفایی فرهنگ کتابخوانی در خانواده ها وآحاد جامعه باشد. این موارد متعدد که گویی همه دست به دست هم داده ونادانسته و دانسته در توسعه وپیشرفت فرهنگی کشور؛ به عنوان یکی از پایه های اصلی در رشد فرهنگی، اقتصادی و حتا سیاسی روز نادیده گرفته شود.

با توجه به فضایی که ایجاد شده و بسترهای مناسبی در جهت حضور تک تک افراد، دستگاه ها وادارات دولتی وغیردولتی می توانند در یک حرکت خیزشی اما اصولی، بلندمدت و هدفمند دراین راستا گام بردارد و راه ورود به جهان رشد وترقی را در جامعه فراهم آورند.

عوامل تأثیرگذار در رشد روند مطالعه در جامعه:

*خانواده؛ به عنوان عامل بسیار موثری در ایجاد نمودن  عادت به مطالعه و ترویج فرهنگ کتابخوانی نقش بسزایی دارد.این نقش ملهم از چگونگی محیط خانواده، آگاهی والدین و روش تربیتی آن ها، نوع نگرش و طرز تفکر حاکم برخانواده، آگاه بودن والدین و اهل مطالعه بودن آن ها،  وضعیت اقتصادی،پایگاه اجتماعی والدین، سطح سواد، میزان توانمندی و توانایی آن ها، شناخت کافی از دنیای کودک ونوجوان و شناخت نسبت به نیازهای فکری وپرورشی فرزندان خود؛ یکی از مهم ترین ارکان تأثیرگذار درروند رو به رشد سرانه ی مطالعه در بین فرزندان خود می باشند. طلایی ترین زمان میل وگرایش به مطالعه در کودکی شکل می گیرد که درآن میان خانواده نقش سازنده ای را عهده دار می باشد.

*آموزش وپرورش و مدرسه

دومین مکان تربیتی درامر تربیت فرهنگی و فرهنگ سازی مطالعه وکتابخوانی؛ مدرسه است. مکانی که می تواند درامر خواندن، نوشتن و درنهایت وادارنمودن به نوشتن نقش عمده ای را داشته باشد. متأسفانه آموزش وپرورش همان گونه که از نامش پیداست بعداز آموزش خواندن ونوشتن مهم ترین رسالتش پرورش است. پرورش فکر و اندیشه ای که می تواند برای نسل امروز جهت نیل به اهداف تعالی بخش جامعه نقش مهمی را داشته باشد. مدرسه وآموزگاران می تواند لذت مطالعه را دربچه ها افزایش داده و مسیرخوب دیدن، خوب فکرکردن، خوب اندیشیدن و خوب نگریستن به محیط پیرامون را درآن ها تقویت کنند. با توجه به بررسی و سیری در چگونگی فعالیت های کتابخانه ای مدارس کمتر موردی مشاهده می شود که این دغدغه در فضای مدرسه حاکم  و دانش آموزان دراین راه ترغیب وتشویق شوند.

۳- نهادکتابخانه ها

کتابداران در کتابخانه ها نقش عمده ای را در حضور مخاطبین خود در کتابخانه ها دارند. آن ها با طیفی از جامعه برخورد دارند که عادت به مطالعه در بین آن به اندازه ای شکل گرفته است. منابع غنی ومفید در کتابخانه ها، توجه به نیاز آن ها می تواند بیش از پیش  حضوری پررنگ تر وبهینه ترداشته باشند. بستر به گونه ای باید مهیا گرددکه وقتی مخاطب به کتابخانه رجوع می کند نیازهای مطالعاتی او برآورده شود. در ثانی، غنی کردن متون وکتبی غیراز مواد درسی یکی دیگر از عواملی ست که به غنای حضور مخاطبان در کتابخانه ها کمک می کند. حال تعداد کتابخانه ها با توجه به رشد انسانی جامعه درچه نمودارکاهشی قرار دارد جای بحث دیگری ست که دراین مجال اندک نمی گنجد.

۴-کانون پرورش فکری

شاید اگر بگوییم  کانون پرورش فکری یکی از دستگاه های تأثیرگذار  که نقش بسیار عمده ای در فرهنگ مطالعه را در بین همه ی دستگاه ها عهده دارست؛ اغراق نکرده ایم. کانون پرورش فکری به عنوان  متولی، داعیه دار و پیش قراول فرهنگ کتابخوانی در بین کودکان ونوجوانان؛ از یک سو وبا توجه به تولیدات انبوه کتاب ویژه مخاطبان در رده های سنی مختلف (کودک ونوجوان) و دارابودن مراکز فرهنگی در سطح استان؛ موجب شده که تعداد زیادی از کودکان ونوجوانان را تحت حمایت فرهنگی خود قرار دهد. اما همین دستگاه تأثیرگذار ومتولی امر تربیت فرهنگی و پرورش استعداهای فرهنگی،هنری وادبی؛ نیاز به حمایت بیشتری از سوی دولت  دارد که بتواند در این عرصه بیشتر گام بردارد. حمایت دستگاه های مرتبط با فعالیت های فرهنگی وفرهنگ ساز درجامعه، آموزش وپرورش جهت حضور ومعرفی دانش آموزان به مراکز فرهنگی، حمایت های مالی استانداری جهت تقویت برنامه های بلند مدت وهدفمند آن؛ زمینه ساز تلاش بیشتر وتأثیرگذاری بیشتر است.

۵-دولت ونهادهای مرتبط

این یک واقعیت غیرقابل انکار است که نقش دولت در امر پویایی فرهنگی در زمینه های مختلف و فرهنگ توسعه،ترویج و تعمیق فرهنگ مطالعه از اهمیت خاصی برخوردارست. اگرچه طی یک سال اخیر از برگزاری نمایشگاه ها، برگزاری برنامه های فرهنگی دستگاه ها، اهدای جوایز، حمایت از هنرمندان درعرصه های مختلف و توجه به زیرساخت های فرهنگی_ در سطح کلان  از مهم ترین دغدغه های  امروز ، اما یک جزم و همت در سطح ملی می طلبد که به صورت خیزشی ودر سه بخش کوتاه مدت، میان مدت وبلند مدت برنامه ریزی صورت گرفته و از دستگاه های فرهنگی وفرهنگ ساز دراین امر حمایت ودرعین حال نظارت به عمل آید وبه سایراستان ها تعمیم وانتقال گردد..

با یک آسیب شناسی کارشناسانه می توان میزان مطالعه را افزایش و نقاط قوت وضعف آن را مورد تحلیل وبررسی قرار داد. حمایت دولت از نویسندگان وشاعران، ناشران و کتابفروشان، توجه به زیرساخت های فرهنگی استان متناسب با شرایط استانی و عدم مقایسه با سایر استان ها، ژرف نگری و برنامه ریزی اصولی در راه ساخت فرهنگی و فرهنگ سازی مبتنی برتربیت اجتماعی  با هدف تربیت رفتاری افراد جامعه،  توجه به میزان اهمیت فرهنگی به اندازه ی فرهنگ اقتصادی و سیاسی درسیاست های کاری مدیران، تغییرنگرش مدیران دستگاه ها، نگاه نو وخلاقانه به برنامه های فرهنگی، ثبات رویه در نگرش مدیریتی دستگاه ها و دغدغه داشتن آن هاو مسئولان امر در بحث کتابخوانی( این مهم با تغییرمدیریتی دستگاه ها به نتیجه منتج می شود وگرنه مدیری که سال ها دریک مجموعه با یک سیاست اعمال شده فعالیت داشته تنها درصورتی می تواند مفید واقع گردد که درنگرش و رویه های فکری وکاری خودتغییرایجادنماید وگرنه بیش ازپیش سیرنزولی فرهنگی درادارات احساس می شود.)، حمایت بدون مرزبندی و تفکیک انسانی، تلاش در جهت رفع موانع و مشکلات معیشیتی و بحران های اجتماعی، جدی شدن رسانه ها درامر ترویج کتابخوانی به طور مداوم وبرنامه ریزی شده، استفاده از افراد کارآمد،توانا و قابلیت های  منحصربه فردآن ها به دور از جناح بازی های سیاسی با دوری از انتخاب سلیقه ای و… همه وهمه می تواند دررشد فرهنگی استان موثرواقع شود. استانی که در زمینه های فرهنگی، هنری وادبی خردمندان، نویسندگان،شاعران، اهالی تفکرواندیشه آن، در سطح ملی وحتا بین المللی حرف برای گفتن دارند.

تتمه ی سخن؛  این که  با توجه به این که میل وگرایش به مطالعه و فرهنگ کتابخوانی یکی از مهم ترین ابزار رشد فرهنگی جامعه محسوب می شود اما براساس پژوهش های به عمل آمده  درسطح کلان، کتاب وکتابخوانی در شرایط نامطلوبی قرار دارد و آن را جزء ضروریات زندگی خود در کنار سبد اقتصادی هنوز احساس نکرده اند. شاید وقتی علت را مورد بررسی وکنکاش قرار می دهیم قریب به اتفاق دلیل  آن را ناشی از فقر اقتصادی وناتوانی های مالی می دانند اما این نیز به اثبات رسیده جامعه ای که ارزش فرهنگی مطالعه را درک کرده و با آن انس و خو گرفته اند راحت تر برمشکلات دیگر که سایه برزندگی همگان انداخته است فائق می شوند. اقتصاد وفرهنگ لازم وملزوم یکدیگرند. به همان میزان که رشد وتوسعه ی اقتصادی برای مردم ضروری وحیاتی ست دراین سرزمین باستانی وکهن دورشدن از فرهنگ وفرهنگ سازی آفتی بزرگ محسوب می شود که گاهی جبران ناپذیر وغیرممکن می شود.

بنابراین ایجادنمودن فرصت های فرهنگی، بسترساز و تأثیرگذار  جهت رسیدن به رشد مطلوب فرهنگ مطالعه،  نیاز به همتی مضاعف و خیزشی برآمده از حس نوع دوستی و فرهنگ پروری دارد که همه ی انسان های جامعه از خانواده گرفته تا نهادها ودستگاه های دولتی وغیردولتی، مسئولان امر و مدیریت های کلان استان  با پشتوانه ای محکم و کارآمد به نام دولت تدبیروامید؛ باید زحمت این مهم را اصولی، علمی وبرنامه ریزی شده به جان خریده ودراین راستا گام های جدی برداشته شود.

هرکس به سهم خودباید دراین امر کوشاباشد واین دغدغه را در خود بیافریند که در راه دانایی، توانایی وآگاهی فرزندان امروز تلاش نموده و نسل فردا را، نسلی پرورش ورشد یافته مبتنی برتفکر خرد جمعی پرورش داده، آن چنان که شایسته وبایسته ی حقوق حقه ی آن هاست.

بی تردید  این نوع نگرش، رسالت همه ی کسانی که این دغدغه را دارند سنگین تر می کند. برداشتن گام های جدی درامر توسعه، ترویج وتعمیق کتابخوانی یعنی حرکت به سمت رشد وپیشرفت جامعه ای آباد و رسیدن به قله های رفیع انسانی و ترقی فرهنگی،علمی،آموزشی و اقتصادی.. چیزی که جامعه ی لرستان بیش از هرچیز دیگر به آن نیاز دارد.


آفرین پنهانی

مشخصات مقاله
موضوع : نقش مطالعه در تربیت فرهنگی وتاثیرآن در رفتارهای اجتماعی